کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کالجار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کالجار
/kāljār/
معنی
=کالنجار
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کالجار
لغتنامه دهخدا
کالجار. (اِ مرکب ) به لغت گیلان بمعنی کارزار است . (برهان ). چه «لام » به «را» تبدیل شود و «جیم » به «زا». (از آنندراج ). جنگ و جدال . (از برهان ) (ناظم الاطباء).کارزار. کالیجار. رجوع به کالیجار به کارزار شود.
-
کالجار
لغتنامه دهخدا
کالجار. (اِ مرکب ) مزرعه ٔ برنج . (از برهان ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء). مزرعی که در آن شلتوک کارند. (آنندراج ). کالیجار. رجوع به شالی زار در همین لغت نامه شود.
-
کالجار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kāljār =کالنجار
-
کالجار
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - کارزار، حرب . 2 - مزرعة برنج ، برنجزار.
-
جستوجو در متن
-
ابوکالنجار
لغتنامه دهخدا
ابوکالنجار. [ اَ ل ِ ] (اِخ ) چند تن از سلاطین دیالمه و یکی از امراء گرگان (آل زیار) کنیت گونه ای داشته اند که آن در کتب گاهی بصورت ابوکالنجار و گاهی ابوکالنجر و گاهی ابوکالیجار آمده است . ابوریحان در آثارالباقیه (چ زاخائو ص 133) در جدول ملوک دیالمه ...
-
ز
لغتنامه دهخدا
ز. (حرف ) صورت حرف سیزدهم است از حروف هجا و در حساب جُمَّل آن را به هفت دارند و در شمار ترتیبی نماینده ٔ عدد 13 است و نام آن زاء، زای ، زی و ز است . و آن را در مقابل زاء غلیظه «ژ»، زاء خالصه و زاء اخت الراء گویند و در تجوید از حروف اسلیه و مائیه و حر...