کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کالب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کالب
لغتنامه دهخدا
کالب . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن برقا. وی بنی اسرائیل را بعد از چندان زحمت به مصر آورد و دیر مدت در میان ایشان رسالت کرد و به مصر درگذشت . (تاریخ گزیده چ اروپا ص 50). کالب یکی از چهل و دو پیغمبری است که درتفاسیر و تواریخ نام آنان آمده است . و نیز رجوع به کا...
-
کالب
لغتنامه دهخدا
کالب . [ ] (اِخ ) یکی از مننترات هندوان قدیم مربوط به بنات النعش طبق «بشن پران ». (تحقیق ماللهند ص 197).
-
کالب
لغتنامه دهخدا
کالب . [ ل ِ ] (اِخ ) (بمعنی زخم ) ابن یفنه فنرنی که یکی از جاسوسان دوازده گانه بود که موسی ایشان را به زمین کنعان فرستاد (سفر اعداد 13:6). و از اشخاص مسن که در مصر متولد شده بودند جز کالب و یوشع کسی به زمین کنعان داخل نشد زیرا که ایشان خبر صحیح ازحا...
-
کالب
لغتنامه دهخدا
کالب . [ ل ِ / ل َ / ل ُ ] (اِ) قالب که آن را کالبد نیز گویند. (برهان ) (جهانگیری ). و آن را کلوب نیز گویند. (جهانگیری ). کلوب . (برهان ). کالبد : این من و این من که در این کالب است هیچ مگو جنبش این قالب است .نظامی (از جهانگیری ).
-
کالب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹قالب› [قدیمی] kāleb = کالبد
-
کالب
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) نک کالار.
-
کالب
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) قالب .
-
کالب
واژهنامه آزاد
[kāleb] قالب، کالبد، فرم، چارچوب. (قالب مُعَرَب همین واژه است.)
-
واژههای مشابه
-
کالب بن توفیل
لغتنامه دهخدا
کالب بن توفیل . [ ل ِ ب ِ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به کالب شود.
-
جستوجو در متن
-
عکسه
لغتنامه دهخدا
عکسه . [ ] (اِخ ) (به معنی خلخال ) دختر کالب بن یفنه که پسر عمویش وی را از عثنئیل تزویج نمود، چه کالب با خود شرط کرده بود که هر کس «دبیر»را به قتل برساند دختر خود را بدو تزویج نماید، پس عثنئیل وی را زده عکسه را به حباله ٔ نکاح خود درآوردو پدرش چشمه ه...
-
گودون
لغتنامه دهخدا
گودون . [ گُدْ وَ ] (اِخ ) (گادوین ) ویلیام (1756 - 1836 م .). نویسنده ٔ انگلیسی که در ویسبیچ متولد شد. وی مؤلف یک رمان اجتماعی به نام «وقایع کالب ویلیام » است .
-
ساآله
لغتنامه دهخدا
ساآله . [ ل ِ ] (اِخ ) زاله . ساآله ساکسون رودخانه ای است در آلمان که از کوه فیختلگبرگ در باویر سرچشمه میگیرد و پس از سیراب کردن نواحی هوف سالفلد، رودواشتاد ، اینا ، نومبورگ ، بطرف اونستروت میرود و پس از سیراب کردن مرسبورگ ، الستربلانش ، لیپزیک ، هال...
-
کالوب بن یوفنا
لغتنامه دهخدا
کالوب بن یوفنا. [ ] (اِخ ) نام پیغمبری است . (مهذب الاسماء). جانشین یوشع از سبط شمعون : و چون عمر یوشع به صد و بیست و هشت سال رسید بمرد، پیغامبر مرسل بود مستجاب الدعوة، و از بعد او کالوب بن یوفنا بود از سبط شمعون و حزقیل از سبط یهودا، بکار بنی اسرائی...