کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کافرانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کافرانه
/kāfe(a)rāne/
معنی
از روی کفر و بیدینی؛ مانندِ کافران: چهرۀ کافرانه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
irreligious, pagan
-
جستوجوی دقیق
-
کافرانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] kāfe(a)rāne از روی کفر و بیدینی؛ مانندِ کافران: چهرۀ کافرانه.
-
کافرانه
لغتنامه دهخدا
کافرانه . [ ف ِ / ف َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) مانا بکافر. ملحدانه . از روی کفر و بیدینی و الحاد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
disbelievingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کافرانه
-
منافقانه
لغتنامه دهخدا
منافقانه . [ م ُ ف ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) مأخوذ از تازی ، بانفاق . بامکر. بطور مکر و نفاق و دورویی . (از ناظم الاطباء). همچون منافقان . || ملحدانه و کافرانه . (ناظم الاطباء). رجوع به منافق شود.
-
نغوله
لغتنامه دهخدا
نغوله . [ ن َ ل َ / ل ِ ] (اِ) زلف . (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). موی پیچیده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). زلف خوبان . (از برهان قاطع). بعضی گویند: موی های سر که زنان بهم آورده بر سر گره دهند و آن را در عرف هند جوزا خوانند. (آنندراج ) : زنخ چو ...