کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاغذ لفاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کاغذ دفتری
لغتنامه دهخدا
کاغذ دفتری . [ غ َ ذِ دَ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذ بی ارزش و کم بها. (آنندراج ). || کاغذ خطدار ک-ه ب-ا آن ام-روز دف-ت-رچ-ه ب-رای مش-ق دانش آموزان سازند.
-
کاغذ روزن
لغتنامه دهخدا
کاغذ روزن . [ غ َ ذِ رَ / رُو زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذهای رنگین که بر تابدانها تعبیه کنند. (آنندراج از بهار عجم ) : خانه ام بسکه ز دیدار تو روشن شده است پرده ٔ چشم مرا کاغذ روزن شده است .راضی (از آنندراج ).
-
کاغذ زر
لغتنامه دهخدا
کاغذ زر. [ غ َ ذِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی را گویند که در آن مبلغی پیچیده به کسی دهند. (برهان ) (آنندراج ). || کاغذی که طلاکوبان ورق طلا و نقره را در آن پیچند یا بر آن چسبانند. (برهان ). || کاغذی که در آن تفصیل زر نقدی که تحویل کسی کنند با...
-
کاغذ سرمه
لغتنامه دهخدا
کاغذ سرمه . [ غ َ ذِ س ُ م َ / م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذ توتیا. (آنندراج ) : رشته ٔ شمع گر از زلف سیاه تو کنندکاغذ سرمه شودبال و پر پروانه . ملاقاسم مشهدی .رجوع به کاغذتوتیا شود.
-
کاغذ سمرقندی
لغتنامه دهخدا
کاغذ سمرقندی . [ غ َ ذِ س َ م َ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از کاغذ خوب که در سمرقند سازند. (آنندراج ) : چون نویسم وصف لعلت نامه گلبندی شوددفتری باشد اگر کاغذ سمرقندی شود. محسن تأثیر.چند تن از کاغذسازان سمرقند بنام کاغذی مشهورند. رجوع به کاغذ...
-
کاغذ سوزن
لغتنامه دهخدا
کاغذ سوزن . [ غ َ ذِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذ سوزن زده . کاغذ گرده . کاغذی که مصوران نقش سیاه قلم بر آن کشند و آن را سوزن کنند [ با سوزن سوراخ کنند ] و باز بر کاغذ سفید گذاشته و سوده زغال در پارچه باریک بسته بر آن افشانند و آن نقش صورتی پید...
-
کاغذ شامی
لغتنامه دهخدا
کاغذ شامی . [ غ َ ذِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذی که بغایت سفید و شفاف و لطیف باشد. (آنندراج ).
-
کاغذ عکسی
لغتنامه دهخدا
کاغذ عکسی . [ غ َ ذِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذی که برای عکس میکشیدند : بسکه رنگین شده از نقش بتان سینه ٔ ماصفحه ٔ کاغذ عکسی بود آئینه ٔ ما. جلال سیادت (از بهار عجم ).|| کاغذ مخصوص ظاهر کردن فیلم .
-
کاغذ قند
لغتنامه دهخدا
کاغذ قند. [ غ َ ذِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی که قند در آن پیچند. (آنندراج ). که کسب شیرینی کرده باشد : ورق ورق سخنم همچو کاغذ قند است نظام دفتر نظم لبان قند تو باد.نادم گیلانی (از آنندراج ).
-
کاغذ کاهی
لغتنامه دهخدا
کاغذ کاهی . [ غ َ ذِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذ کم ارزش که به رنگ کاه است . کاغذ روزنامه یی .
-
کاغذ کبود
لغتنامه دهخدا
کاغذ کبود. [غ َ ذِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) که به رنگ کبود باشد که کم ارزش تر از کاغذ سفید بوده است : گر نسخه های شعرم از کاغذ کبود است خالی ز حکمتی نیست چون کاغذ دوائی .مخلص کاشی (از آنندراج ).
-
کاغذ گرده
لغتنامه دهخدا
کاغذ گرده . [ غ َ ذِ گ َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )کاغذ سوزن . کاغذ سوزن زده . رجوع به کاغذ سوزن شود.
-
کاغذ مشقی
لغتنامه دهخدا
کاغذ مشقی .[ غ َ ذِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذ که بر آن مشق حروف کرده باشند. (آنندراج ). کاغذی که شاگردان دبستان بر آن مشق نویسند یا نوشته باشند : برنگ کاغذ مشقی سیاه میمانداگر بفرض مجسم شود نوافل ما. میرزا عبدالغنی (از آنندراج ).رجوع به مشقی...
-
کاغذ منصوری
لغتنامه دهخدا
کاغذ منصوری . [ غ َ ذِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی کاغذ که در بلاد خراسان مشهور بوده است . رجوع به انساب سمعانی در ماده ٔ کاغذی شود.
-
کاغذ نشاف
لغتنامه دهخدا
کاغذ نشاف . [ غ َ ذِ ن َش ْ شا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذی که سیاهی و مرکب را بخود میکشد و آن را میخشکاند. (ناظم الاطباء). کاغذ خشک کن . خشک کن .