کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاظی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاظی
لغتنامه دهخدا
کاظی . (ع ص ) خشک ، مؤنث آن کاظیة. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
کاذی
لغتنامه دهخدا
کاذی . (اِخ ) ابی العباس . از او ابوالحسین اسحاق بن احمدبن محمودبن ابراهیم روایت دارد. (معجم البلدان ). نیز رجوع به کاذی ابوالحسن احمد شود.
-
کاذی
لغتنامه دهخدا
کاذی . (اِ) بر وزن شادی ، نباتی است بسیار خوشبوی و آن از درختی حاصل میشود مانند درخت خرما و آن را به شیرازی گل گیری گویند و در ملک دکن کوره به کسر کاف و سکون و فتح را خوانند شراب آن دفع آبله و جدری کند و جذام را نافع باشد. (برهان ). روغنی است و گیاهی...
-
کاذی
لغتنامه دهخدا
کاذی . (اِخ ) ابوالحسن احمدبن محمدبن ابراهیم وی از کاذه به بغداد می آمد و در آنجا حدیث میگفت و از محمدبن یوسف بن الطباع و محمدبن الهیثم بن حماد و ابی العباس محمدبن یونس الکدیمی و عبداﷲ بن احمد حنبل روایت کرد و از او ابوالحسین بن زرقویه و ابوالحسین بن...
-
کاذی
لغتنامه دهخدا
کاذی . [ ذی ی / ذی ] (ص نسبی ) منسوب به کاذة که قریه ای است از قراء بغداد. (سمعانی ورق 470 ب ).
-
جستوجو در متن
-
کاظیة
لغتنامه دهخدا
کاظیة. [ ی َ ] (ع ص ) مؤنث کاظی . خشک . ارض کاظیة؛ زمین خشک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).