کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاظم اصفهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی جزء بخش شمیران شهرستان تهران ، واقع در 6هزارگزی جنوب خاور تجریش و 30هزارگزی راه شوسه ٔ تهران به تجریش در دامنه و سردسیر و دارای 250 تن سکنه است . راه فرعی براه شوسه ٔ تهران - تجریش دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقع در 53هزارگزی شمال باختر کرج و 4هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج به قزوین در جلگه و معتدل و دارای 325 تن سکنه است . قنات و رود کردان دارد. محصول آن : غلات و باغات انگور و چغن...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک . کوهستانی و سردسیر و دارای 150 تن سکنه است . قنات دارد. غلات آن بن شن و ارزن و پنبه و صیف و شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم بافی و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد و از فرم...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان ، واقع در 26هزارگزی جنوب باختر اسدآباد و 12هزارگزی باختر اسدآباد به کنگاور. کوهستانی و سردسیر و دارای 142 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و حبوبات و لبنی...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مصعبی بخش حومه ٔ شهرستان فردوس واقع در 15هزارگزی خاور مصعبی . سر راه مالرو عمومی نوغان به فردوس . کوهستانی و معتدل و دارای 108تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و زعفران و پنبه و میوه جات و ابریشم و ...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ )دهی از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 54هزارگزی شمال باختری کرمان و 6هزارگزی شمال راه فرعی زند به کرمان . جلگه و معتدل و دارای 150 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و حبوبات و میوه جات و شغل اهال...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ](اِخ ) دهی از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور واقع در 30هزارگزی جنوب فدیشه . جلگه و معتدل ودارای 30 تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ ج...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، واقع در 6هزارگزی جنوب دامغان و دارای 25 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
کاظم آقا
لغتنامه دهخدا
کاظم آقا. [ ظِ ] (اِخ ) (میرپنج ...) از صاحبمنصبان بریگاد قزاق در دوره ٔ مبارزه ٔ محمدعلیشاه با مشروطه خواهان . در تاریخ مشروطه ٔ ایران آمده است : چون عین الدوله با فشار محمدعلی میرزا التیماتوم به تبریز داد و سپس روز سوم مهر بجنگ برخاسته کاری از پیش ...
-
کاظم آقا
لغتنامه دهخدا
کاظم آقا. [ ظِ ] (اِخ ) از نامهای مردان است .- امثال :کاظم آقا را کوظِم آقا خواندن (خُنْدَن )؛ چیزها را خلط کردن . (امثال و حکم دهخدا).
-
کاظم افندی
لغتنامه دهخدا
کاظم افندی . [ ظِ اَ ف َ ] (اِخ ) یکی از متأخّران علمای عثمانی و از خوشنویسان معروف و از اهالی ایّوب بوده وبه سال 1139 درگذشته است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
کاظم بیگی
لغتنامه دهخدا
کاظم بیگی .[ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل 180 هزارگزی جنوب باختری بابل ، واقع در کنار شوسه ٔ بابل به آمل . دشت و معتدل مرطوب و مالاریائی .دارای 155 تن سکنه . آب از رودخانه ٔ کاری دارد. محصول آن برنج صیفی و کنف و مختصر غل...
-
کاظم پاشا
لغتنامه دهخدا
کاظم پاشا. [ ظِ ] (اِخ ) (موسی ...) یکی از بزرگان شاعران متأخر عثمانی است و مهارت تامه ای در مرثیه و هجا دارد. در قصبه ٔ قونیچه از عرنودستان (ارناودستان ) به سال 1237 هَ .ق .متولد شد و با پدرش حسین بک به دارالسیاده ٔ استانبول آمد و مدتی مشغول تحصیل ...
-
کاظم خانی
لغتنامه دهخدا
کاظم خانی . [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد واقع در 30هزارگزی شمال خاوری گیلان و 4 هزارگزی باختر قیطول . دشت و معتدل و دارای 215 تن سکنه است ، آب از رودخانه ٔ کفرآور دارد.محصول آن غلات و پنبه و ذرت و توتون و صیفی و تریاک...
-
کاظم رود
لغتنامه دهخدا
کاظم رود. [ ظِ ] (اِخ ) از رودخانه های مازندران . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد ص 24، 74، 200).