کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاظم آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، واقع در 6هزارگزی جنوب دامغان و دارای 25 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
واژههای مشابه
-
کلاته کاظم
لغتنامه دهخدا
کلاته کاظم . [ ک َ ت ِ ظِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان پائین ولایت است که در بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه واقع است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته کاظم
لغتنامه دهخدا
کلاته کاظم . [ک َ ت ِ ظِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز است که در بخش طیبات شهرستان مشهد واقع است و 547 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
قلعه کاظم
لغتنامه دهخدا
قلعه کاظم . [ ق َ ع َ ظِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترنیان شهرستان بروجرد، واقع در 18هزارگزی شمال خاور اشترنیان و کنار راه مالرو کوشکی پائین به اشترنیان . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 154 تن است . آب آن ...
-
کاظم اصفهانی
لغتنامه دهخدا
کاظم اصفهانی . [ ظِ م ِ اِ ف َ ] (اِخ ) (میرزا...) ولد حاجی میرزا علی از اهالی اصفهان و از معتبرین تجار است . حقاکه مشارالیه تاجر کالای قابلی است و بنکدار اهلیت و آدمیت است . از خوبیهای ذات و پاکیزگی صفات توفیق ترک دنیا یافته مدتی است که در مشهد مقدس...
-
کاظم خراسانی
لغتنامه دهخدا
کاظم خراسانی . [ ظِ م ِ خ ُ ] (اِخ ) (آخوند ملا...) آخوندملا محمد کاظم خراسانی عالم محقق و فاضل مدقق از اکابرعلمای امامیه که جامع علوم عقلیه و نقلیه بود و در سال 1255 هَ .ق . در طوس متولد گردید و در بیست و دو سالگی به تهران رفت و علوم عقلیه را از اکا...
-
کاظم دواتگراوغلی
لغتنامه دهخدا
کاظم دواتگراوغلی . [ ظِ م ِ دَ گ َ اُ] (اِخ ) از لوطیان تبریز که بسیار دلیر و بنام بود و با ستارخان معروف همچشمی و دشمنی میداشت . (از تاریخ مشروطه ٔ ایران نوشته ٔ احمد کسروی چ چهارم ص 491).
-
کاظم رشتی
لغتنامه دهخدا
کاظم رشتی . [ ظِ م ِ رَ ] (اِخ ) (سید...) ابن قاسم حسینی گیلانی رشتی حائری از علمای اواسط قرن سیزدهم هجرت و از اکابر تلامذه ٔ شیخ احمد احسائی و بعد از وفات استاد مذکور خود نایب مناب او و در تمامی امور دینیه و مرجع و پیشوای سلسله ٔ شیخیه بوده و تألیف...
-
کاظم کاشی
لغتنامه دهخدا
کاظم کاشی . [ ظِ م ِ ] (اِخ ) (میرزا...) ابن امینا از شعرای ایران و از اهالی کاشان بود، و به هندوستان کوچ کرد در زمره ٔ منشیان عالمگیر پادشاه درآمد و تاریخ سلاله ٔ وی را برشته ٔ نظم درآورد وی پس از شروع بنای اطناب و تطویل را گذارد چنانکه شاه را ملول ...
-
کاظم آقا
لغتنامه دهخدا
کاظم آقا. [ ظِ ] (اِخ ) (میرپنج ...) از صاحبمنصبان بریگاد قزاق در دوره ٔ مبارزه ٔ محمدعلیشاه با مشروطه خواهان . در تاریخ مشروطه ٔ ایران آمده است : چون عین الدوله با فشار محمدعلی میرزا التیماتوم به تبریز داد و سپس روز سوم مهر بجنگ برخاسته کاری از پیش ...
-
کاظم آقا
لغتنامه دهخدا
کاظم آقا. [ ظِ ] (اِخ ) از نامهای مردان است .- امثال :کاظم آقا را کوظِم آقا خواندن (خُنْدَن )؛ چیزها را خلط کردن . (امثال و حکم دهخدا).
-
کاظم افندی
لغتنامه دهخدا
کاظم افندی . [ ظِ اَ ف َ ] (اِخ ) یکی از متأخّران علمای عثمانی و از خوشنویسان معروف و از اهالی ایّوب بوده وبه سال 1139 درگذشته است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
کاظم پاشا
لغتنامه دهخدا
کاظم پاشا. [ ظِ ] (اِخ ) (موسی ...) یکی از بزرگان شاعران متأخر عثمانی است و مهارت تامه ای در مرثیه و هجا دارد. در قصبه ٔ قونیچه از عرنودستان (ارناودستان ) به سال 1237 هَ .ق .متولد شد و با پدرش حسین بک به دارالسیاده ٔ استانبول آمد و مدتی مشغول تحصیل ...
-
کاظم رود
لغتنامه دهخدا
کاظم رود. [ ظِ ] (اِخ ) از رودخانه های مازندران . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد ص 24، 74، 200).
-
کاظم کلا
لغتنامه دهخدا
کاظم کلا. [ ظِ ک َ ] (اِخ ) از آبادیهای نشتاء واقع در تنکابن . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد ص 143).