کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
preplanting herbicide
علفکُش پیشکاشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] علفکُشی که از آن پیش از مرحلۀ کاشت استفاده میشود
-
کاشت و داشت
فرهنگ گنجواژه
کشاورزی
-
واژههای همآوا
-
کاشط
لغتنامه دهخدا
کاشط. [ ش ِ ] (ع ص ) پوست بازکننده از شتر. ج ، کشطة. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
sowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
plantings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
plantling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
sow in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت در
-
tallage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
afterplanting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پس از کاشت
-
explanted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
sproutling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
sown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
planting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت
-
pine away
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت دور