کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جرّ کاشتن
لهجه و گویش بختیاری
jarr kâštan جدال کردن، مشاجره کردن.
-
دَقَلى کاشتن
لهجه و گویش بختیاری
daqali kaštan حیلهگرى کردن، جِر زدن (در بازى).
-
شیرین کاشتن
لهجه و گویش تهرانی
کار قابل تحسین کردن
-
چل کاشتن
واژهنامه آزاد
(لری بروجردی) چَل کاشتن؛ اصرار کردن.
-
زمین را کاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
حتي
-
کاشتن زراعت کردن در
دیکشنری فارسی به عربی
مزرعة
-
لاله کاشتن و بنفشه درودن
لغتنامه دهخدا
لاله کاشتن و بنفشه درودن . [ ل َ /ل ِ ت َ وَ ب َ ن َ ش َ / ش ِ دُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه ازروشن کردن زغال به آتش است . (آنندراج ) : به باغ شعله در دهقان انگشت بنفشه می درود و لاله میکشت .نظامی (خسرو و شیرین چ وحید دستگردی ص 96).
-
جستوجو در متن
-
کاشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر، بن ماضیِ کاشتن) (کشاورزی) kāšt کاشتن؛ کشتوزرع.〈 کاشتوداشت: (کشاورزی) کاشتن و نگهداری کردن.
-
بکاشتن
لغتنامه دهخدا
بکاشتن . [ ب ِ ت َ ] (مص ) کاشتن . رجوع به کاشتن شود.
-
درخت کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) deraxtkāri درخت کاشتن؛ کاشتن نهال؛ نهالکاری.
-
کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
کاشتن
-
نکاشتن
لغتنامه دهخدا
نکاشتن . [ ن َ ت َ ] (مص منفی ) ناکاشتن . مقابل کاشتن . رجوع به کاشتن شود.
-
بکاریدن
لغتنامه دهخدا
بکاریدن . [ ب ِ دَ ] (مص ) بکاشتن . کاشتن . کاریدن . رجوع به کاشتن و کاریدن شود.
-
dibbling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوبله، نشاء کاشتن، گود کردن زمین، کاشتن، اب خوردن مثل اردک
-
dibbled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dibbled، نشاء کاشتن، گود کردن زمین، کاشتن، اب خوردن مثل اردک