کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاسب کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاسب کار
لغتنامه دهخدا
کاسب کار. [ س ِ ] (ص مرکب ) در تداول عامه ، کسی که ارتزاق از راه کسب میکند. کسی که کسب جزئی دارد. بازاری .
-
واژههای مشابه
-
کاسب محله
لغتنامه دهخدا
کاسب محله . [ س ِ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین خیابان بخش مرکزی شهرستان آمل ، واقع در 7هزارگزی باختر آمل . دشت و معتدل مرطوب و مالاریائی و دارای 140 تن سکنه است . آب ازنهر تجرود هراز دارد. محصول آن برنج و مختصر غلات و شغل اهالی زراعت و...
-
کاسب العيش
دیکشنری عربی به فارسی
متکفل , کفيل خرج , نان اور
-
تخم کاسب
لهجه و گویش تهرانی
بچه بازاری
-
طبقه کاسب ودکاندار
دیکشنری فارسی به عربی
برجوازي
-
کاسب خرده فروش
دیکشنری فارسی به عربی
متسوق
-
کاسب و تاجر
فرهنگ گنجواژه
تاجر.
-
کاسب و دکاندار
فرهنگ گنجواژه
کاسب.
-
تاجر و کاسب
فرهنگ گنجواژه
بازاری.
-
کاسب و پول پیدا کن
فرهنگ گنجواژه
تاجر.
-
واژههای همآوا
-
کاسبکار
واژگان مترادف و متضاد
۱. سوداگر، کاسب، معاملهگر ۲. حسابگر
-
جستوجو در متن
-
بده بستون کار
لهجه و گویش تهرانی
حسابگر،کاسب مسلک