کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارناآزموده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کارناآزموده
/kārnā'āzmude/
معنی
کارنادیده؛ بیتجربه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارناآزموده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kārnā'āzmude کارنادیده؛ بیتجربه.
-
واژههای همآوا
-
کار ناآزموده
لغتنامه دهخدا
کار ناآزموده . [ زْ / زِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) غِر. مغمر. (دهار). بی وقوف و بی تجربه و نادان . (ناظم الاطباء). مغتمر. ناشی .
-
جستوجو در متن
-
خام کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] xāmkār بیتجربه؛ کارناآزموده.
-
کارنادیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] kārnādide ۱. کارناآزموده؛ بیتجربه.۲. کسی که در میدان جنگ نبوده و رزم را تجربه نکرده: ◻︎ بدو گفت کای کارنادیدهمرد / شهنشاه کی جوید از تو نبرد (فردوسی: ۴/۱۹۷).
-
غر
لغتنامه دهخدا
غر. [ غ ِررا ] (ع ص ) آنکه فریب خورد چون او را فریب دهند. ج ، اغرار. || جوان ناآزموده کار.(منتهی الارب ). جوان بی تجربه . مذکر و مؤنث آن یکسان است ، یقال : شاب غر و شابة غر و غرة. (از اقرب الموارد). مرد غافل و ناآزموده کار. (غیاث اللغات ). مردم صاحب...
-
خامکار
لغتنامه دهخدا
خامکار. (ص مرکب )آنکه بی تجربه و بی وقوف است . چون : ای خامکار نابخردی تا چند؟ || آنکه کارش ساخته نشود و ناتمام بماند. (آنندراج ). بی هنر. ناتجربه کار. (آنندراج ). کارناآزموده . بی وقوف . بی تجربه . (ناظم الاطباء). نعت است مر کسی را که بی وقوف و بی ت...
-
کول
لغتنامه دهخدا
کول . (اِ) به معنی دوش و کتف باشد. (برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). دوش که به عربی کتف گویند. (از فرهنگ رشیدی ). شانه . دوش . کتف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گلپایگانی کول ، گیلکی کول . شانه و دوش . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).- از سر و کول هم ب...