کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارمند دفتری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارمند دفتری
دیکشنری فارسی به عربی
کاتب
-
واژههای مشابه
-
کارمند تازه
دیکشنری فارسی به عربی
مجند
-
کارمند داخلی
دیکشنری فارسی به عربی
عارف
-
business-to-employee, B2E
شرکتبهکارمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی تجارت الکترونیکی که در آن کارمندان درخواست لوازم و ملزومات کاری خود را بهصورت الکترونیکی به شرکتهای فروشنده ارسال میکنند
-
government-to-employee, G2E
دولتبهکارمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفادۀ دولت از اینترنت برای بهبود کارایی سازمانهای دولتی در اداره و مدیریت منابع انسانی
-
با کارمند مجهز کردن وشدن
دیکشنری فارسی به عربی
موظفون
-
عده کارمند اماده برای انجام امری
دیکشنری فارسی به عربی
برکة
-
جستوجو در متن
-
white-collar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یقه سفید، کارمند دفتری
-
clerk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منشی، کارمند دفتری، دفتردار، فروشنده مغازه
-
clerks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارکنان، منشی، کارمند دفتری، دفتردار، فروشنده مغازه
-
bureaucrat
دیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] کارمند دفتری دولت که بهشدت پایبند قواعد اداری باشد
-
یقه سفید
فرهنگ فارسی معین
( ~. س ) [ تر - فا ] (ص مر.) 1 - (عا.) کارمند دفتری یا دارای شغلی که مستلزم آلودگی دست و لباس نیست . 2 - (عا.) کسی که دستش به دهانش می رسد.