کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارراه اندازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارراه اندازی
لغتنامه دهخدا
کارراه اندازی . [ اَ ] (حامص مرکب ) عمل و کیفیت کارراه انداز.
-
واژههای مشابه
-
کارراه انداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] kārrāh[']andāz آنکه در امری به کسی کمک میکند و کار او را روبهراه سازد.
-
کارراه انداز
لغتنامه دهخدا
کارراه انداز. [ اَ ] (نف مرکب ) کسی که کار دیگران را انجام دهد. کسی که در پیشرفت امور دیگران کمک کند. کارراه انداز قوی ؛ وِشکَردَه . (از سبک شناسی ج 2 ص 302).