کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارث
لغتنامه دهخدا
کارث . [ رِ ] (ع ص ) کار در اندوه دراندازنده : امر کارث . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : بنیاد سرائی فرموده بود... بسبب حادثه ٔ کارثه ای او ناتمام بماند و فرزندان او از او اعراض کردند و بدان فال بد زدند تا خراب شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 146 نسخه ٔ ...
-
واژههای همآوا
-
کارس
لغتنامه دهخدا
کارس . [ رِ ] (اِخ ) نام دهاتی در سه راه اسکندر بین شوش و همدان بروایت دیودور. (از ایران باستان ج 2 ص 1901).
-
کارس
لغتنامه دهخدا
کارس . [ رِ ] (اِخ ) شهری از ترکیه و آن شهری نظامی است بساحل «کارس چای » دارای 14000 تن سکنه .
-
کارس
لغتنامه دهخدا
کارس . [ رِ] (اِخ ) شهری به بین النهرین بر ساحل خابور و این همان حران امروزی است و اشکانیان در 53 ق .م . در این جا کراسوس را شکست دادند.
-
جستوجو در متن
-
کوارث
لغتنامه دهخدا
کوارث . [ ک َ رِ ] (ع اِ) ج ِ کارث . (اقرب الموارد). ج ِ کارث و کارثة. مسببات اندوه سخت . (فرهنگ فارسی معین ). کارهای محنت آور و دشوار. (ناظم الاطباء). کارهای در اندوه اندازنده . (از آنندراج ) : چه ما همه عرضه ٔ آسیب آفات و پایمال انواع صدمات اوییم و...
-
کار
لغتنامه دهخدا
کار. (اِ) آنچه از شخص یا چیزی صادر گردد و آنچه شخص خود را بدان مشغول سازد و فعل و عمل وکردار. (ناظم الاطباء). آنچه کرده و بجا آورده شود که الفاظ دیگرش عمل و فعل و شغل است . (فرهنگ نظام ). امر. شأن . اقدام . رفتار. رفتار و کردار : کار بوسه چو آب خورد...