کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارتون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کارتون
معنی
(تُ) [ انگ . ] (اِ.) نقاشی متحرک .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
animated cartoon, cartoon, package
-
جستوجوی دقیق
-
کارتون
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ انگ . ] (اِ.) نقاشی متحرک .
-
کارتون
دیکشنری عربی به فارسی
مقوا , جعبه مقوايي , جاکاغذي , کارتن
-
واژههای مشابه
-
نقاش کارتون
دیکشنری فارسی به عربی
رسام الکارتون
-
جستوجو در متن
-
cardoon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتون
-
جعبه مقوایی
دیکشنری فارسی به عربی
کارتون
-
جاکاغذی
دیکشنری فارسی به عربی
کارتون
-
کارتن
دیکشنری فارسی به عربی
کارتون
-
رسام الکارتون
دیکشنری عربی به فارسی
نقاش کارتون
-
cartoonists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاریکاتوریست ها، نقاش کارتون
-
مقوا
دیکشنری فارسی به عربی
کارتون , ورق المقوي
-
رامکال
واژهنامه آزاد
نام یک فیلم کارتون قدیمی می باشد
-
film archives
آرشیو فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] سازمان یا واحدی که مجموعهای از فیلمهای سینمایی و مستند و کارتون و مواد وابسته را نگهداری میکند
-
cartoons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتون ها، کاریکاتور، داستان مصور، فیلم های نقاشی شده، تصویر مضحک