کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاربا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاربا
لغتنامه دهخدا
کاربا. (اِ مرکب ) مخفف کاه ربا . (برهان ) (آنندراج ). این کلمه در عربی نیز وارد شده . (دزی ج 2 ص 434). و رجوع به کاه ربا و کهربا شود.
-
جستوجو در متن
-
جانداری
لغتنامه دهخدا
جانداری . (حامص مرکب ) سلاح داری . محافظت . نگهبانی . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). محافظت جان : آن ترک که یافت منصب جانداری یک لحظه نمی شکیبد از دلداری گفتم دل من نگه نمی داری ؟ گفت جان داری را چه کاربا دلداری ؟امام فخرالدین خطاط هروی (از حاشیه ٔ برهان چ...
-
جبر
لغتنامه دهخدا
جبر. [ ج َ ] (ع مص ) شکسته بستن . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). شکسته را بستن . (غیاث اللغات ). استخوان شکسته را بستن و اصلاح کردن . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). شکسته را دربستن . (تاج المصادر بی...