کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاخ جهان نما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاخ جهان نما
لغتنامه دهخدا
کاخ جهان نما. [ خ ِ ج َ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (اِخ ) ازابنیه ٔ دوره ٔ صفوی . در گزارشهای باستان شناسی ج 3 آمده : عمارت منهدم شده ٔ جهان نما از ابنیه ٔ شاه عباس کبیر بوده که در محل دروازه ٔ دولت فعلی اصفهان مقابل کاخ فعلی شهرداری قرار داشته است . این عمار...
-
واژههای مشابه
-
کاخ نشین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kāxnešin ۱. آنکه در کاخ و عمارت عالی زندگی میکند.۲. [مجاز] مرفه؛ ثروتمند: ◻︎ از حادثه لرزند به خود کاخنشینان / ما خانهبهدوشان غم سیلاب نداریم (صائب: لغتنامه: کاخنشین).
-
کاخ نشین
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ص مر.) 1 - ساکن کاخ . 2 - ثروتمند، مرفه .
-
کاخ آپادانا
لغتنامه دهخدا
کاخ آپادانا. [ خ ِ ] (اِخ ) از کاخهای دوره ٔ هخامنشیان در تخت جمشید. در رساله ٔ «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده : کاخ عظیمی است که ستونهای بلند و پلکانهای مفصل آن مهمترین آثار موجود تخت جمشید بشمار میرود. کاخ مزبور از طرف شمال و مشرق بحیاط وسیعی مشر...
-
کاخ اخشید
لغتنامه دهخدا
کاخ اخشید. [ خ ِ اَ ] (اِخ ) آقای سعید نفیسی نوشته اند: «... جایگاه «اخشید» پادشاه سمرقند و کاخهای وی در آنجا (مایمرغ ) بود و این روستا در میان جبال ساودار و ورغسر بود که منتهی میشد به سمرقند و در مجاورت سنجر فغن و در آن منبر نبود و در این روستای مای...
-
کاخ اردوان
لغتنامه دهخدا
کاخ اردوان . [ خ ِ اَ دَ ] (اِخ ) در بیت ذیل آمده : آبیست پیش خنجر او تیغ اردشیرخاکیست پیش منظر او کاخ اردوان . خواجوی کرمانی .در سلسله ٔ اشکانی پنج اردوان بود و مراد خواجو قصر یکی از آنان است .
-
کاخ تچر
لغتنامه دهخدا
کاخ تچر. [ خ ِ ت َ چ َ ] (اِخ ) یا کاخ کوچک داریوش . از کاخهای دوره ٔ هخامنشیان در تخت جمشید. در رساله ٔ «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده : بقایای کاخ کوچک داریوش در کتیبه های میخی بنام تچر خوانده شده ، بواسطه ٔ شفافی مخصوص بعضی سنگهای آن بتالار آئین...
-
کاخ تیسفون
لغتنامه دهخدا
کاخ تیسفون . [ خ ِ ] (اِخ ) قصر پادشاهان ساسانی و ایوان مدائن . رجوع به ایوان مدائن شود.
-
کاخ خزانه
لغتنامه دهخدا
کاخ خزانه . [ خ ِ خ ِ ن َ ] (اِخ ) از ابنیه ٔ دوره ٔ هخامنشیان در تخت جمشید. در رساله ٔ «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده است : مهمترین قسمت های قابل ذکر ابنیه ٔ تخت جمشید از شمال بجنوب عبارت است از یک تالار صد ستون که شامل بیست ردیف در پنج ردیف ستون ...
-
کاخ خشایارشا
لغتنامه دهخدا
کاخ خشایارشا. [ خ ِ خ َ ] (اِخ ) رجوع به کاخ هدش شود.
-
کاخ داریوش
لغتنامه دهخدا
کاخ داریوش . [ خ ِ دارْ ] (اِخ ) رجوع به کاخ تچر شود.
-
کاخ داغوانی
لغتنامه دهخدا
کاخ داغوانی . [ خ ِ داغ ْ ] (اِخ ) ابواحمد الموفق باﷲ این دیه اسکجکت را بمقاطعه داد بمحمدبن طاهر (248- 259 هَ . ق .) امیر خراسان و او باز فروخت بسهل بن احمد داغوانی بخاری و بها گرفت و آنجا گرمابه ای ساخت و کاخی بزرگ بر گوشه ای بزیر لب رود و آن را کاخ...
-
کاخ روم
لغتنامه دهخدا
کاخ روم . [ خ ِ ] (اِخ ) میخواست (امیر شیخ حسن ایلکانی ) که از بغداد بیرون آید و متوجه ٔ قلعه ٔ کاخ روم گردد، دلشاد خاتون و خواجه سرجان و قراحسن و جمال الدین ماماق مانع شدند. (ذیل جامعالتواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 178).
-
کاخ شیرین
لغتنامه دهخدا
کاخ شیرین . [ خ ِ ] (اِخ ) رجوع به قصر شیرین شود.