کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کات توویس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کات توویس
لغتنامه دهخدا
کات توویس . [ ت ْ ت ُ ] (اِخ ) شهری از لهستان ، مرکز سیلزی لهستانی ، دارای 135000 سکنه ، مرکز بزرگ استخراج و تصفیه ٔ فلزات است .
-
واژههای مشابه
-
blue vitriol
کات کبود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] محلول آبی مسسولفات
-
کات سفید
لغتنامه دهخدا
کات سفید. [ ت ِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ترهتی بضم اول و سکون ثانی و ضم ها و کسر فوقانی . (الفاظ الادویه ص 74). رجوع به کات شود.
-
کات کبود
لغتنامه دهخدا
کات کبود. [ ت ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاج کبود. زنگ مس . ترکیبی از جوهر گوگرد و مس یعنی سولفات مس . (ناظم الاطباء). بلخچ . ماده ٔکانی که برای سبز نگاه داشتن سبزیها و ترشیها بکار برند. از این ماده در شاهرود و بعض نقاط خراسان و آذربایجان یافت ش...
-
کات گلابی
لغتنامه دهخدا
کات گلابی . [ ت ِ گ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کات هندی . کاد هندی .
-
کات گوت
لغتنامه دهخدا
کات گوت . (انگلیسی ، اِ) زهی که از امعاء بز یا گربه سازند و در جراحی مستعمل است .
-
کات تارو
لغتنامه دهخدا
کات تارو. [ رُ ] (اِخ ) نام ایتالیائی «کوتور» ، بندر یوگسلاوی در ساحل ادریاتیک (دالماسی )، در خلیج مصب های کات تارو، دارای پنج هزار سکنه .
-
کات تگا
لغتنامه دهخدا
کات تگا. [ ت ْ ت ِ ] (اِخ ) بغاز بین سوئد و دانمارک که بدریای شمال توسط «اسکاژراک » و بدریای بالتیک توسط «سوند» و «بلت » می پیوندد.
-
کات تنوم
لغتنامه دهخدا
کات تنوم . [ ت ْ ت ِ ن ُ ] (اِخ ) حاکم نشین بخش (موسل ) ناحیه ٔ «تینویل است » در ساحل رود موسل ، دارای 880 تن سکنه .
-
حاجی کات
لهجه و گویش تهرانی
اینجانب،سرورت!