کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاتیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کاتیون
معنی
(یُ) [ فر. ] (اِ.) یونی که بار مثبت دارد. مق . آنیون .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cation
کاتیون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] یونی که بار مثبت دارد
-
کاتیون
فرهنگ فارسی معین
(یُ) [ فر. ] (اِ.) یونی که بار مثبت دارد. مق . آنیون .
-
واژههای مشابه
-
lyonium ion
کاتیون حلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] کاتیونی که از پروتوندار کردن مولکول حلاّل به دست میآید
-
جستوجو در متن
-
kations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتیون ها
-
cathion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتیون
-
cationic
کاتیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مربوط به کاتیون
-
alkali cation
فرهنگ لغات علمی
کاتیون قلیایی
-
alkali cation
فرهنگ لغات علمی
کاتیون قلیایی
-
cation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتیون، یون مثبت
-
cations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتیون ها، یون مثبت
-
cationic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتیونی، دارای کاتیون فعال
-
cation-exchange material
مادۀ تبادل کاتیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] مادهای با قابلیت تبادل برگشتپذیر کاتیون
-
exchange reaction
واکنش تبادلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنشی که در آن آنیون و کاتیون دو واکنشدهنده مبادله میشوند