کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاتولیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کاتولیک
/kātolik/
معنی
از فرقههای سهگانۀ مسیحیت که پیروان آن به پاپ عقیده دارند و از او اطاعت میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. صلیبی، عیسوی، مسیحی
۲. جاثلیق
دیکشنری
Roman Catholic
-
جستوجوی دقیق
-
کاتولیک
واژگان مترادف و متضاد
۱. صلیبی، عیسوی، مسیحی ۲. جاثلیق
-
کاتولیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: catholique] kātolik از فرقههای سهگانۀ مسیحیت که پیروان آن به پاپ عقیده دارند و از او اطاعت میکنند.
-
کاتولیک
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ فر. ] (اِ.) دارای مذهب کاتولیک ، کسانی از پیروان مسیح که به پاپ عقیده دارند و از او اطاعت می کنند.
-
کاتولیک
لغتنامه دهخدا
کاتولیک . [ ت ُ ] (فرانسوی ، ص ، اِ) از یونانی کاثولیکوس بمعنی عام و جامع و به پیشوای اسقفان اطلاق شود. امروز کاتولیک به فرقه ای از مسیحیان که پاپ را پیشوای دین خود دانند گفته میشود. (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت جاثلیق ).
-
کاتولیک
دیکشنری فارسی به عربی
کاثوليکي
-
واژههای مشابه
-
کاتولیک روم
لغتنامه دهخدا
کاتولیک روم . [ ت ُ ک ِ ] (اِخ ) نام یکی از دو شعبه ٔ مهم کلیسای مسیح . و. م . میلر نویسد: کلیسا هم مانند دولت دارای تشکیلات مفصلی بود. ظاهراً تمام اسقفان مساوی بودند ولی حقیقةً اسقفان مراکز بزرگ امپراطوری متدرجاًدارای قدرت مخصوصی بر کلیساهای اطراف خ...
-
عضو کلیسای کاتولیک
دیکشنری فارسی به عربی
کاثوليکي
-
رئیس کلیسای کاتولیک
دیکشنری فارسی به عربی
حبر الأعظم
-
جستوجو در متن
-
catholics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتولیک ها، عضو کلیسای کاتولیک
-
catholicized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتولیک
-
catholical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتولیک
-
Catholicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتولیک بودن
-
catholically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاتولیک