کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاتود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاتود
لغتنامه دهخدا
کاتود. [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) کاتد. فرهنگستان ایران بجای این کلمه لغت «فرود» را برگزیده است . (واژه های نو. فرهنگستان ایران 1319).
-
جستوجو در متن
-
دیود
لغتنامه دهخدا
دیود. [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) اسبابی دوالکترودی دارای یک آنود و یک کاتود که جریان برق را از یک جهت بمراتب بیش از جهت دیگر عبورمیدهد. معمولاً این اصطلاح بطور مطلق در مورد لوله ٔ خلأ دوالکترودی بکار میرود. (دائرة المعارف فارسی ).- دیود بلور ؛ دیودی که ...