کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کابوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کابوی
/kāboy/
معنی
گاوچران.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
gaucho, outrider
-
جستوجوی دقیق
-
کابوی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: caw boy] ‹ کاوبوی› kāboy گاوچران.
-
کابوی
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ انگ . ] (اِ.) گاوچران امریکایی .
-
جستوجو در متن
-
cowboys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابوی ها، گاو چران
-
وسترن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: western] (سینما) vestern نوعی فیلم با صحنههای زدوخورد و تیراندازی که نمایشگر زندگی کابویهای غرب امریکا است.