کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کابولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کابولی
لغتنامه دهخدا
کابولی . (ص نسبی ) منسوب به کابول . کابلی . || کابلی . کاولی . کولی . لولی . رجوع به لغت لولی شود : یک سیه رو دیو کابولی زنی گشت بر شهزاده ناگه رهزنی .مثنوی .
-
واژههای مشابه
-
کابولي
دیکشنری عربی به فارسی
سگدست , پايه
-
جستوجو در متن
-
سگدست
دیکشنری فارسی به عربی
کابولي
-
پایه
دیکشنری فارسی به عربی
ارض , اساس , جبل , جزر , درجة , دعامة , ساق , علامة , عمود , قاعدة , کابولي , مرحلة , ممشي , نقطة الارتکاز ، نُقْطَة (مِحْوَرُ) اّرتکاز ، حجر الاساس