کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کآبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کآبة
معنی
تو رفتگي , گود شدگي , فرودافت , کسادي , تنزل , افسردگي , پريشاني , تاريکي , تيرگي , تاريکي افسرده کننده , ملا لت , دل تنگي , افسرده شدن , دلتنگ بودن , عبوس بودن , تاريک کردن , تيره کردن , ابري بودن(اسمان) , سودا , ماليخوليا , دلتنگي , گرفتگي , سودا زدگي , غمگين
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کآبة
دیکشنری عربی به فارسی
تو رفتگي , گود شدگي , فرودافت , کسادي , تنزل , افسردگي , پريشاني , تاريکي , تيرگي , تاريکي افسرده کننده , ملا لت , دل تنگي , افسرده شدن , دلتنگ بودن , عبوس بودن , تاريک کردن , تيره کردن , ابري بودن(اسمان) , سودا , ماليخوليا , دلتنگي , گرفتگي , سودا ز...
-
واژههای مشابه
-
کابة
لغتنامه دهخدا
کابة. [ ب َ ] (اِخ ) موضعی است ببلاد تمیم یا آبی است . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
کعبة
لغتنامه دهخدا
کعبة. [ ک َ ب َ ] (اِخ ) اسم بیت اﷲ. در اصل به معنی مرتفع است چون بنای کعبه از زمین مرتفع و بلند است لهذا کعبه نام کردند یا مرتفع است از روی مراتب . (غیاث ). قبله . (نصاب ). بنیة. ذات الورع . حمساء. خانه ٔ خدای . بیت اﷲ. بیت الحرام . بیت عتیق . بیت ا...
-
کعبة
لغتنامه دهخدا
کعبة. [ ک َ ب َ ] (ع اِ)طاس بازی نرد. ج ، کعبات . || برواره . بالاخانه . غرفه . || هر خانه ٔ چهارگوشه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، کعبات .
-
کعبة
لغتنامه دهخدا
کعبة. [ ک ُ ب َ ] (ع اِمص ) دوشیزگی دختر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
کابت
لغتنامه دهخدا
کابت . [ ب َ ] (اِخ ) کابة. موضعی است به بلاد تمیم یا آبی . (منتهی الارب ).
-
کابت
لغتنامه دهخدا
کابت . [ ب ِ ](ع ص ) نعت فاعلی از کبت . هلاک سازنده . به روی دراندازنده . بر زمین افکننده . بر روی افکننده : اباحسن لاتبعدّن و کلنالهلکک مفجوع له الحزن کابت .فلم یتفقدنی من العلم واحدهراق اناءالعلم بعدک کابت .ابواحمد یحیی بن علی منجم (در رثاء ثابت بن...
-
کابة
لغتنامه دهخدا
کابة. [ ب َ ] (اِخ ) موضعی است ببلاد تمیم یا آبی است . (منتهی الارب ).
-
کَعْبَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
خانه ي خدا - بيت الله الحرام - کعبه (نام کعبه اشاره به چهار گوشه بودن آن دارد)
-
جستوجو در متن
-
گود شدگی
دیکشنری فارسی به عربی
کآبة
-
فرودافت
دیکشنری فارسی به عربی
کآبة
-
تاریکی افسرده کننده
دیکشنری فارسی به عربی
کآبة