کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژیژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ژیژ
/žiž/
معنی
۱. مردار.
۲. پلشت؛ نجس.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژیژ
لغتنامه دهخدا
ژیژ. (ص ، اِ) مردار. (جهانگیری ). پلشت . نجس . (برهان ). لاش . چرکین . در صحاح الفرس ژیژ و ریژ آمده و ناچار یکی تصحیف دیگری است . صاحب فرهنگ رشیدی آرد: ژیژ، ژیژا، ژاوژا، ژأوژا (هر چهار لغت ) مرادف جیز و جیژ است یعنی خارپشت .
-
ژیژ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] žiž ۱. مردار.۲. پلشت؛ نجس.
-
جستوجو در متن
-
filthy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، پلید، چرکین، ژیژ
-
filthiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف ترین، کثیف، پلید، چرکین، ژیژ
-
impure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپاک، ناخالص، کثیف، ناصاف، ژیژ، چرک، نا درست
-
ژاوژا
لغتنامه دهخدا
ژاوژا. [ ژَ ] (اِ) ژاوَژا. خارپشت : روز دگر چو شعر تقاضای من شنیدسر درکشید همچو ژَاُوژاز ترس و بیم . عمادالدین یوسف (از فرهنگ نظام ).رجوع به ژیژ شود.