کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژگور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ژگور
/žagur/
معنی
۱. بخیل؛ خسیس.
۲. ناکس؛ سفله.
۳. دزد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
close, closefisted, stingy
-
جستوجوی دقیق
-
ژگور
لغتنامه دهخدا
ژگور. [ ژَ ] (ص ) زفت . بخیل . دون . زکور. رجوع به زکور شود.
-
ژگور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ژکور، زکور› [قدیمی] žagur ۱. بخیل؛ خسیس.۲. ناکس؛ سفله.۳. دزد.
-
جستوجو در متن
-
زکور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] zakur = ژگور
-
ژکور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] žakur = ژگور: ◻︎ چرخ فلک هرگز پیدا نکرد / چون تو یکی سفلهٴ دون و ژکور (رودکی: ۵۰۲).
-
پیدا کردن
لغتنامه دهخدا
پیدا کردن . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اظهار کردن . نمایاندن . عرض . عرض کردن . افصاح . آشکار کردن . ظاهر ساختن . واضح کردن . روشن کردن . هویدا کردن . صَدع . (منتهی الارب ). ابراز. تجلیة. (مجمل اللغة). نُحلة. نِحلة. توضیح . (منتهی الارب ).ایضاح ...