کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژنیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژنیان
لغتنامه دهخدا
ژنیان . [ ژِ ] (اِخ ) (خانه ٔ... یا خان ...) نام منزلی و دهی است نزدیک به شیراز. (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
ژنیان
لغتنامه دهخدا
ژنیان . [ ژِن ْ ] (اِ) نانخواه و آن تخمی باشد که بر روی خمیر نان ریزند. (برهان ). همان زنیان است به زای تازی که نانخواه باشد. (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
زنیان
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِ.) = ژنیان . زینان . زینیان : تخمی است که آن را بر روی خمیر نان پاشند؛ نانخواه .
-
زنیان
لغتنامه دهخدا
زنیان . [ زِ ] (اِ) ژنیان . نانخواه را گویند و آن تخمی است که بر روی خمیر نان پاشند. (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). نانخواه . (از جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء) : آبله زیب روی خوبان است لذت نان نگر ز زنیان است .شهاب الدین (از ...