کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژنرال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ژنرال
/ženerāl/
معنی
افسر ارشد در ارتش؛ سپهسالار؛ سرتیپ؛ سرلشکر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
امیر، سپهبد، سرتیپ، سردار، سرلشکر، میر
دیکشنری
general
-
جستوجوی دقیق
-
ژنرال
واژگان مترادف و متضاد
امیر، سپهبد، سرتیپ، سردار، سرلشکر، میر
-
ژنرال
فرهنگ فارسی معین
(ژِ نِ) [ فر. ] (اِ.) عنوانی است مربوط به افسر عالی رتبه در ارتش های خارجی .
-
ژنرال
لغتنامه دهخدا
ژنرال . [ ژِ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) یکی از درجات نظامی . سرتیپ .
-
ژنرال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: général] (نظامی) ženerāl افسر ارشد در ارتش؛ سپهسالار؛ سرتیپ؛ سرلشکر.
-
ژنرال
دیکشنری فارسی به عربی
جنرال
-
واژههای مشابه
-
ژنرال آجودان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِمر.) مقام نظامی تشریفاتی که از سوی فرمانده کل تعیین می شود.
-
ژنرال گاردان
لغتنامه دهخدا
ژنرال گاردان . [ ژِ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به گاردان شود.
-
ژنرال قنسول
لغتنامه دهخدا
ژنرال قنسول . [ ژِ ن ِ ق ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) یا ژنرال کنسول . سرکنسول و کارپرداز اول . آنکه تعهد امور ابناء کشور خویش را در مملکت بیگانه کند.
-
جستوجو در متن
-
generals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژنرال ها، ژنرال، ارتشبد، مرشد، سر کرده
-
genarch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژنرال
-
genl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژنرال
-
genep
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژنرال
-
geneal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژنرال