کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژم
لغتنامه دهخدا
ژم . [ ژَ ] (اِ) قابله . (آنندراج ). ماما. ماماچه . || دایه . (آنندراج ). در جای دیگر دیده نشد. || در بعض نسخ شاهنامه ، کلمه ٔ زم در ابیات ذیل به تصحیف ژم شده است : ز انبوه پیلان و شیران ژم گذرهای جیحون پر از باد و دم .به اشکش بفرمود [ کیخسرو ] تا سو...
-
واژههای مشابه
-
رود ژم
لغتنامه دهخدا
رودژم . [ دِ ژَ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است مشهور. (برهان قاطع) (از آنندراج ). رجوع به رود زم شود.
-
جستوجو در متن
-
ژنبر
لغتنامه دهخدا
ژنبر. [ ژَم ْ ب َ ] (اِ) سبدی که بدان خس و خاشاک و خاکروبه بردارند. (آنندراج ). رجوع به زنبر شود.
-
رود زم
لغتنامه دهخدا
رود زم . [ دِ زَ ] (اِخ ) رودخانه ای است مشهور. رودخانه ای است ، و بعضی گفته اند نام شهری است که این رود از پهلوی آن میگذرد. (حاشیه ٔ دیوان ناصرخسرو) : دهن خشک ماند بگاه نظراگر در دهانش نهی رود زم . ناصرخسرو.ترا فردا ندارد سود آب روی دنیایی اگر بر رو...
-
ماما
لغتنامه دهخدا
ماما. (اِ) مادر. (ناظم الاطباء). مادر. ام . والده . زن که کودکی یا کودکانی زاده است . در زبان اطفال ، نه نه . مامان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آن خر پدرت به دشت خاشاک زدی مامات دف دورویه چالاک زدی .(منسوب به رودکی از احوال و اشعار ج 3 ص 1046).نش...
-
ساسانیان
لغتنامه دهخدا
ساسانیان . (اِخ ) سلسله ٔ شاهنشاهانی که بعد از اشکانیان و تا حمله ٔ تازیان بر ایران حکومت میکردند. خاندان ساسانی بعد از خاندان هخامنشی مقتدرترین و معروفترین سلسله ٔ ایرانی است و دوره ٔ چهارصد ساله ٔ شاهنشاهی ساسانیان تأثیر عظیمی در تکوین ملیت و فرهن...