کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ژست
/žest/
معنی
۱. وضع بدن و حرکات اندام شخص.
۲. [مجاز] حرکت و رفتاری که شخص با آن مقصود و احساس خود را بیان میکند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ادا، اطوار، حرکات، قیافه
فعل
بن گذشته: ژست گرفت
بن حال: ژست گیر
دیکشنری
act, gesticulation, gesture, panache, pose, posture
-
جستوجوی دقیق
-
ژست
واژگان مترادف و متضاد
ادا، اطوار، حرکات، قیافه
-
ژست
فرهنگ فارسی معین
(ژِ) [ فر. ] (اِ.) وضع ، رفتار و حرکات شخص .
-
ژست
لغتنامه دهخدا
ژست . [ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) حرکت و جنبش تن عموماً و دست خصوصاً گاه سخن گفتن و اشاره . حالت و حرکت یا حرکات خاص که به دست یا سر یا تن دهند.
-
ژست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: geste] žest ۱. وضع بدن و حرکات اندام شخص.۲. [مجاز] حرکت و رفتاری که شخص با آن مقصود و احساس خود را بیان میکند.
-
ژست
دیکشنری فارسی به عربی
بادرة , وقفة
-
ژست
واژهنامه آزاد
فیگور.
-
واژههای مشابه
-
ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
وقفة
-
ژِست و قیافه
فرهنگ گنجواژه
سر و وضع. ژست و قیافه گرفتن.
-
جستوجو در متن
-
gestural
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژست
-
ges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژست
-
دَک و پُز
فرهنگ گنجواژه
ژست و قیافه.
-
slinkiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاغرتر، دزدکی، خوش ژست
-
slinkier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاغر، دزدکی، خوش ژست