کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیک لک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چیک لک
لغتنامه دهخدا
چیک لک . [ ل َ ] (اِ) نام ترکی میوه ای است شبیه به دل گنجشک که دانه های ریزی شبیه به دانه های میوه ٔ توت دارد. رنگ رسیده ٔ آن سرخ تیره و مزه اش ترش شیرین است و گیاهش به قدر شبری و زیاده ازآن . بویش به بوی گرمک و خربوزه مانند است . برگش مانند برگ گل س...
-
واژههای مشابه
-
چیک چیک
لغتنامه دهخدا
چیک چیک . (اِصوت ) نام آواز افتادن قطره های آب . حکایت صوت فروافتادن قطره ها. آواز فروافتادن قطره ها. حکایت صوت فروچکیدن قطره ها. (یادداشت مؤلف ). || آواز مرغان . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
چیک چیک
لهجه و گویش تهرانی
صدا ی چکیدن
-
نوغاب چیک
لغتنامه دهخدا
نوغاب چیک . [ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند، در 74 هزارگزی شمال غربی درمیان و 11 هزارگزی جنوب شاخن ، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 299 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و بنشن ، شغل مردمش زراعت است...
-
جستوجو در متن
-
چیگلک
لغتنامه دهخدا
چیگلک . [ ل َ ] (اِ) چیک لک . چیالک . گیاهی است از تیره ٔ گل سرخها با میوه ٔ خوشمزه و دارای ویتامین C و مواد قندی . برگش را عوام به عنوان داروی ضد نقرس می شناسند.