کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چین و چروک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چین و چروک
لغتنامه دهخدا
چین و چروک . [ ن ُچ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چین و چوروک . چین و شکن . با شکن و نورد بسیار. با کیس و نورد و شکنج بسیار.
-
چین و چروک
فرهنگ گنجواژه
کیس، چین و شکن، پر چین و چروک.
-
واژههای مشابه
-
چین چین
لغتنامه دهخدا
چین چین . (ص مرکب ) شکن شکن . با چین های بسیار. صاحب چین های بسیار. پرشکن : ای زلف سرکشت همه چین چین شکن شکن مویت برای بردن دلها رسن رسن .
-
چین چین
لهجه و گویش تهرانی
پرچین
-
عسل چین
لغتنامه دهخدا
عسل چین . [ ع َ س َ] (نف مرکب ) عسل چیننده . آنکه عسلهای ساخته شده را برمیدارد: خافة؛ جبه ٔ چرمین عسل چینان . (منتهی الارب ).
-
گل چین
لغتنامه دهخدا
گل چین . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دزآباد جزء شهرستان طارم . (نزهة القلوب ص 65).
-
گل چین
لغتنامه دهخدا
گل چین . [ گ ُ ] (اِخ ) نام زنی بوده است ولی شعار. گویند خدا را در خواب دیده بوده است . (برهان ). نام زنی . (ناظم الاطباء).
-
صبح چین
لغتنامه دهخدا
صبح چین . [ ص ُ ] (ن مف مرکب ) چیده بصبح . صبح چیده . || بامدادچیدنی .
-
یکه چین
لغتنامه دهخدا
یکه چین .[ ی َک ْ ک َ / ک ِ / ی ِک ْ ک َ / ک ِ ] (ن مف مرکب ) منتخب .دست چین . برگزیده . خیاره . گل چین . (یادداشت مؤلف ).- یکه چین کردن ؛ دست چین کردن . خیاره کردن . گل چین کردن . برگزیدن میوه گاه چیدن . (یادداشت مؤلف ).
-
برسم چین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) barsamčin در آیین زردشتی کارد مخصوصی که با آن برسم از درخت میبُرند.
-
major fold
چین اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی بزرگمقیاس یا غالب در یک ناحیه که چینهای فرعی زیادی همراه با آن یافت میشوند
-
horizontal fold, level fold
چین افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← چین ناشیبمحور
-
upright fold
چین ایستاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← چین متقارن
-
fan fold
چین بادبزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی با منطقۀ لولایی پهن که یالهای آن از خط لولا دور میشوند