کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چینی و بلور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خرده چینی
لغتنامه دهخدا
خرده چینی . [ خ ُ دَ / دِ ](حامص مرکب ) خرده گیری . نقد. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرز چینی
لغتنامه دهخدا
خرز چینی . [ خ َ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خرز یمانی . جِزْع . رجوع به خرزیمانی شود.
-
حاصل چینی
لغتنامه دهخدا
حاصل چینی . [ ص ِ ] (حامص مرکب ) درو. درویدن محصول . حصاد. جَنْی .
-
چینی بندزنی
لغتنامه دهخدا
چینی بندزنی . [ ب َ زَ ] (حامص مرکب ) عمل چینی بندزن . طبق بندی .
-
چینی آموز
لغتنامه دهخدا
چینی آموز. (ن مف مرکب ) آموخته از مردم چین . که داننده ٔ چینی تعلیم کند : این سخن را که چینی آموزست جامه نو کن که فصل نوروزست . نظامی .|| (نف مرکب ) آموزنده ٔ زبان چینی . فراگیرنده ٔ معارف چین .
-
چینی جان
لغتنامه دهخدا
چینی جان . (اِخ ) محلی در راه رامسر به رشت .
-
چینی خانه
لغتنامه دهخدا
چینی خانه . [ ن َ ] (اِخ ) رجوع به شیخ صفی الدین (بقعه ای ) در دایرة المعارف فارسی شود.
-
چینی ساز
لغتنامه دهخدا
چینی ساز. (نف مرکب ) آنکه چینی سازد. که ساختن ظروف لعابدار از خاک چینی کار دارد. که کارش ظروف لعابدار ساختن از خاک چینی است .
-
چینی نواز
لغتنامه دهخدا
چینی نواز. [ ن َ ] (نف مرکب ) نوازنده ٔ چینی . که مایه ٔ نوازش چینی است : ز غلغل صراحی است چینی نوازدهان قدح مانده از خنده باز.ظهوری .
-
دانه چینی
لغتنامه دهخدا
دانه چینی . [ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل دانه چین .
-
مقدمه چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] moqaddamečini ذکر مقدمه برای بیان مطلبی.
-
سخن چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] soxančini خبرکشی؛ نمامی؛ دوبههمزنی.
-
انگور چینی
دیکشنری فارسی به عربی
محصول العنب
-
سخن چینی
دیکشنری فارسی به عربی
ثرثرة
-
ظروف چینی
دیکشنری فارسی به عربی
خزف , خزفيات