کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چک کشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چم چک
واژهنامه آزاد
قاشق
-
چک چون
واژهنامه آزاد
(گنابادی) چِکُ چوْنَ؛ بحث بر سر قیمت کالا یا خدمات، چک و چانه.
-
چک و چانه، چک و چانه زدن
لهجه و گویش تهرانی
چانه زدن در خرید و فروش
-
چک و چانه
فرهنگ فارسی معین
(چَ کُ نِ) (اِمر.) (عا.) 1 - فک پایین . 2 - ریخت ، شکل ، سر و وضع .
-
چک و چانه زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - پرحرفی کردن . 2 - گفت و گوی زیاد برای پایین آوردن نرخ چیزی یا جوش دادن معامله ای .
-
بی چک و چانه
لغتنامه دهخدا
بی چک و چانه . [ چ َ ک ُ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) یک کلام . بی چانه . رجوع به بی چانه شود. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
چک سبز علی
لغتنامه دهخدا
چک سبز علی . [ چ َ ک ِ س َ ع َ ](اِخ ) دهی از دهستان هویان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد که در 34 هزارگزی جنوب باختری ماسور و 4 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک واقع است . کوهستانی است با هوای معتدل که 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ها. محصول...
-
چک و اسلواکی
لغتنامه دهخدا
چک و اسلواکی . [ چ ِ وَ اُ ل ُ ] (اِخ ) رجوع به چکسلواکی شود.
-
چک و چانه زدن
لغتنامه دهخدا
چک و چانه زدن . [ چ َ ک ُ ن َ / ن ِ زَ دَ ](مص مرکب ) در اصطلاح مردم بازاری و سوداگران مرادف چانه زدن و اصرار هر یک از دو طرف معامله در مراعات سود خویشتن است . سماجت فروشنده در پایین نیاوردن قیمت جنس و تقاضای مکرر خریدار در کاستن بهای آن . گفت و گوی ...
-
چک و چانه
لغتنامه دهخدا
چک و چانه .[ چ َ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) به معنی فک اسفل دهان و چانه ٔ زنخ . (از آنندراج ). فک اسفل زنخ وچانه ٔ ذقن . (غیاث ). پک و پوز. دک و پوز. دک و دهن . لب و لوچه . چک و چیل . مجموع چانه و فک پائین ، چنانکه در تداول عامه گویند: با ...
-
چک و چیل
لغتنامه دهخدا
چک و چیل . [ چ َ ک ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) مرادف چک و چانه و چک و پوز و دک و و دهن و لب و لوچه ، چنانکه گویند:آب از چک و چیلش می آمد. و رجوع به چک و چانه شود.
-
e-cheque
ای ـ چک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← چک الکترونیکی
-
دفترچه چک (بانک)
دیکشنری فارسی به عربی
دفتر الصکوک
-
چک وچانه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
بائع متجول
-
چیل،چَک و چیل
لهجه و گویش تهرانی
دهان