کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چک چک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چک چک
/čakčak/
معنی
=چکاچاک
چکچک
۲. (قید) بهصورت قطرهقطره و پیدرپی: قطرات اشک چکچک از صورتش بر زمین میریخت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
pitter-patter, trickle
-
جستوجوی دقیق
-
چک چک
لغتنامه دهخدا
چک چک . [ چ َ چ َ ] (اِ صوت ) صدای چکیدن آب و امثال آن باشد. (برهان ) (آنندراج ). صدای چکیدن آب باشد قطره قطره . (جهانگیری ). صدای چکیدن آب و مانند آن . (ناظم الاطباء). صدای پیاپی چکیدن آب . آوایی که از چکیدن قطرات پی در پی آب به گوش رسد. چیک چیک . (...
-
چک چک
لغتنامه دهخدا
چک چک . [ چ ِ چ ِ ] (اِ صوت ) صدا و آواز سوختن فتیله ٔ چراغ است وقتی که تر باشد. (برهان ) (آنندراج ). آواز سوختن فتیله ٔ تر باشد. (جهانگیری ). آواز سوختن فتیله ٔ تر شده . (رشیدی ) (انجمن آرا). آواز و صدای سوختن فتیله ٔ چراغ وقتی که تر باشد. (ناظم الا...
-
چک چک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) čakčak =چکاچاکچکچک۲. (قید) بهصورت قطرهقطره و پیدرپی: قطرات اشک چکچک از صورتش بر زمین میریخت.
-
چک چک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چکاچک› [قدیمی] čokčok =چُکاچُک: ◻︎ چکچکی اوفتاده در مسجد / نز پی هزل و ضحکه کز پی جدّ (سنائی: ۱۸۶).
-
واژههای مشابه
-
چِک چِک
لهجه و گویش تهرانی
صدای چکیدن ،صدای قطره آب
-
چَک و چَک
فرهنگ گنجواژه
صدای شمشیر، چکاچک
-
چِکُ چوْنَ
لهجه و گویش گنابادی
chekochouna در گویش گنابادی یعنی بحث بر سر قیمت کالا یا خدمات
-
دمِ چَک
لهجه و گویش تهرانی
در معرض خطر
-
چَکِ هِلاّجى
لهجه و گویش بختیاری
čak-e hellaji چوبى مانند گوشتکوب که حلاّج با آن زهکمان حلاجى را براى زدن پنبه به لرزشدرمىآورد.
-
چیل،چَک و چیل
لهجه و گویش تهرانی
دهان
-
چَک و چیله
لهجه و گویش تهرانی
خرده چوب
-
چَک و اُردنگ(ی)
فرهنگ گنجواژه
کتک.
-
چَک و پوز
فرهنگ گنجواژه
دهان.
-
چَک و چوک
فرهنگ گنجواژه
صدای برخورد فلز.