کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چکوج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چکوج
لغتنامه دهخدا
چکوج . [ چ َ ] (اِ) مرادف چکوچ . (از ناظم الاطباء). و رجوع به چکوچ شود.
-
جستوجو در متن
-
توبال قائین
لغتنامه دهخدا
توبال قائین . (اِخ )(ضرب چکوج ) وی صانع آلات مس و آهن بود. (سفر پیدایش 4:24) (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به توبالکائین شود.
-
چکوچ
لغتنامه دهخدا
چکوچ . [ چ َ ] (اِ) خایسک و مطرقه . (از فرهنگ اسدی چ اقبال ص 287ذیل لغت خایسک ). چکش استادان مسگر و زرگر. (از برهان ) (آنندراج ). چکش باشد وچاکوچ نیز خوانند. (جهانگیری ) (از رشیدی ). چکش مسگری و زرگری (ناظم الاطباء). و رجوع به چاکوچ و چکوج و چکش شود....