کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چکش زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چکش بزرگ
واژهنامه آزاد
پتک
-
چکش بزرگ
واژهنامه آزاد
پتک
-
marking hammer
چکش نشانهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چکشی برای نشانهگذاری درختان که طرح مشخصی از اعداد و حروف دارد که بهوسیلۀ سازمان جنگلها تعیین شده است
-
سیخ و چکش
فرهنگ گنجواژه
وسائل کار.
-
داس و چکش
فرهنگ گنجواژه
نشان کشاورزان و کارگران در نظام های چپی.
-
واژههای همآوا
-
چَکش،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
چانه زدن در خرید و فروش،حراج کردن
-
جستوجو در متن
-
mallets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چکش، پتک، چکش چوبی، چوگان، گرز، کلوخ کوب، چکش زدن، زدن، کوبیدن
-
mallet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالت، پتک، چکش، چکش چوبی، چوگان، گرز، کلوخ کوب، چکش زدن، زدن، کوبیدن
-
dinging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، زدن، با چکش زدن، با شدت زدن
-
ding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دینگ، زدن، با چکش زدن، با شدت زدن
-
hammerlike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چکش زدن
-
mauls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماله، توپوز، چکش چوبی، تخماق، چماق، گرز، له کردن، صدمه زدن، با چکش زدن یا کوبیدن
-
maul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماله، توپوز، چکش چوبی، تخماق، چماق، گرز، له کردن، صدمه زدن، با چکش زدن یا کوبیدن
-
مطرقة
دیکشنری عربی به فارسی
چکش , پتک , چخماق , استخوان چکشي , چکش زدن , کوبيدن , سخت کوشيدن , ضربت زدن , گرز , کلوخ کوب , چوگان , زدن