کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چکرنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چکرنه
/čekarne/
معنی
=کاروانک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چکرنه
فرهنگ فارسی معین
(چَ کَ نَ) (اِ.) = چگرنه . جگرنه . جکرنه : کاروانک ، جفتک .
-
چکرنه
لغتنامه دهخدا
چکرنه . [چ ِ ک َ ن َ / ن ِ ] (اِ) مرغی است گردن دراز که او را کاروانک نیز گویند و به عربی مذکر او را کروای [ بر وزن انسان ] خوانند. (برهان ). کاروانک که مرغی گردن دراز باشد. (ناظم الاطباء). چفتک و چفنک . مرغی درازگردن که پیوسته در کنار آب نشیند و او ...
-
چکرنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] čekarne =کاروانک
-
جستوجو در متن
-
چگرنه
لغتنامه دهخدا
چگرنه . [ چ َ گ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) مرغی گردن دراز که آن را کاروانک نیز گویند. (آنندراج ). تلفظی از جگرنه و چکرنه . کاردانک . و رجوع به جگرنه و چکرنه شود.
-
چفنک
لغتنامه دهخدا
چفنک . [ چ ُ / چ َ ن َ ] (اِ) مرغی است درازگردن که آن را کاروانک خوانند. (برهان ).کاروانک و بوتیمار. (ناظم الاطباء). چفتگ . چکرنه . مرغ درازگردنی که غالباً در کنار آب نشیند و او را با چرغ و باز شکار کنند. و رجوع به چفتک و چکرنه شود.
-
کاروانک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمع: کرواین] ‹کروانک› (زیستشناسی) kār[e]vānak مرغی شبیه مرغابی با منقار دراز و پاهای بلند؛ چفنک؛ چفتک؛ جفتک؛ چکرنه؛ جگرنه؛ چوبینه؛ چوبینک؛ چوبنه.
-
کری
لغتنامه دهخدا
کری . [ ک َ رَن ْ ] (ع اِ) خواب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آغاز خواب . (غیاث اللغات ). چکرنه . (دهار). || چوبینک نر و کبک سرخ پای . (ناظم الاطباء). مرغ حباری که نر باشد. (غیاث اللغات ). و گفته اند هنگام شکار چوبینک این عبارت را چون گویند: «ا...
-
کاروانک
لغتنامه دهخدا
کاروانک . [ کارْ / رِ ن َ ] (اِ) کاردانک . چفتک . چوبینه . (رشیدی ). چوبینک . چوبین . چوبنه . جفنک . جفتک . چکرنه . قرلی . چخرق . دلیجه . نام جانوری است پرنده که در کنارهای آب بنشیند. (جهانگیری ). پرنده ای است گردن دراز پیوسته در کنارهای آب نشیند و ب...
-
چفتک
لغتنامه دهخدا
چفتک . [ چ َ / چ ُ ت َ ] (اِ) نام مرغی است درازگردن که پیوسته در کنار آب نشیند و او را «کاروانک » نیزگویند و با چرغ و باز شکارش کنند. (برهان ). مرغی است درازگردن که در کنار آبها نشیند و باز شکارش کند. (انجمن آرا) (آنندراج ). پرنده ای است که او را چوب...