کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چچک زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چچک زدن
لغتنامه دهخدا
چچک زدن . [ چ ِ چ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) آبله زدن . آبله برآوردن . آبله گرفتن . رجوع به چچک شود.
-
واژههای مشابه
-
چچک زده
لغتنامه دهخدا
چچک زده . [ چ ِ چ َ زَ دَ / دِ] (ن مف مرکب ) آبله زده . آبله برآورده . بیماری آبله گرفته : غَضِب َ غَضاباً؛ چچک زده گردید. (منتهی الارب ).