کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چچن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چچن
/čečen/
معنی
= شیلم
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چچن
لغتنامه دهخدا
چچن . [ چ ِ چ ِ ] (اِ) در مازندران گیاهی را گویند که در گندم زارها روید، و دانه ای دارد شبیه دانه ٔ گندم ولی سیاه رنگ که با گندم مخلوط شود و نان را بدمزه کند و چون سمی است خورنده ٔ نان را سستی و دوار آرد. نوعی گیاه که در مزرعه ٔ گندم و جو میروید و مح...
-
چچن
لغتنامه دهخدا
چچن . [ چ ِ چ ِ ] (اِخ ) طایفه ای قفقازی که در شمال قفقاز در ناحیه ای بهمین نام (چچن ) سکونت دارند و با چرکس ها همسایه میباشند. جمعیت این طائفه در حدود 420هزار تن میباشد که بیشتر مسلمان و سنی مذهبند و بزبان لزگی تکلم میکنند و تبعه ٔ اتحاد جماهیر شورو...
-
چچن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čečen = شیلم
-
جستوجو در متن
-
Chechnya
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چچن
-
Chechen Republic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمهوری چچن
-
چچم
لغتنامه دهخدا
چچم . [ چ َ چ َ ] (اِ) چچن (در تداول اهالی کلاردشت و مازندران ) دانه ای است مانند گندم ، لکن تیره رنگ و از یک نوک کمی فرورفتگی دارد، و در گندم زارها روید، نان را بدمزه کند و چون گیاهی سمی است در خورنده سستی و دوار آرد. رجوع به چچن شود.
-
شلمک
لغتنامه دهخدا
شلمک . [ ش َ م َ ] (اِ) نام دارویی که شلیم نیز گویند. (ناظم الاطباء). داروی است که چون با گوگرد بر بهق طلا کنند نافع باشد و آنرا شلیم نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). ریوان . زوان . شالم . شولم . شلیم . سعیع. (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از...
-
چرکسستان
لغتنامه دهخدا
چرکسستان . [ چ َ ک َ س ِس ْ ] (اِخ ) ناحیه ٔ بزرگی از بلاد قفقاز است و در قسمت غربی سلسله ٔ جبال قفقاز و دامنه های شمالی آن قرار دارد و مجرای رودخانه های قوبان و ترک در شمال آن واقع شده است . از مغرب به دریای سیاه و دریای آزاق ، و از جنوب به منکرلی و...
-
قفقاز
لغتنامه دهخدا
قفقاز. [ ق َ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است بین دریای سیاه و بحر خزر که در حدود 154250 میل مربع مساحت دارد و جمعیت آن بالغ بر 14410000 تن است . فاصله ٔ آن از منتهی الیه جنوب شرقی تا منتهی الیه شمال غربی 750 میل است ، یعنی از شبه جزیره ٔ اپشرون تا دهانه ٔ ...