کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چپی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چپی
/čapi/
معنی
۱. (سیاسی) [مجاز] طرفدار اصلاحات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و امثال آن.
۲. (حاصل مصدر) چپ بودن.
۳. چپهشده؛ منحرفگشته.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. دستچپی، چپگرا ≠ راستگرا
۲. چپهشده، چپشده، واژگونشده(وسائط نقلیه) ≠ سالم
دیکشنری
left, red
-
جستوجوی دقیق
-
چپی
واژگان مترادف و متضاد
۱. دستچپی، چپگرا ≠ راستگرا ۲. چپهشده، چپشده، واژگونشده(وسائط نقلیه) ≠ سالم
-
چپی
لغتنامه دهخدا
چپی .[ چ َ ] (ص نسبی ) چپ . چپه . چپ دست . چپه دست . آنکه با دست چپ کار کند : و عمر اعسر یسر بود، خالدار او را اعسر خواندی و یسر نگفتی و نیز تصغیر کردی ، چون نام او بردی گفتی اعیسر. چون نامه ٔ ابوبکر سوی خالد آمد... گفت : «هذا عمل الاعیسر» گفت این ، ...
-
چپی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به چپ) [عامیانه] čapi ۱. (سیاسی) [مجاز] طرفدار اصلاحات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و امثال آن.۲. (حاصل مصدر) چپ بودن.۳. چپهشده؛ منحرفگشته.
-
واژههای مشابه
-
چِپیْ
لهجه و گویش گنابادی
chepi در گویش گنابادی یعنی آبکش ، صافی
-
دست چپی
فرهنگ فارسی معین
( ~ چَ)(ص فا.) چپ گرا، چپ رو.
-
دره چپی
لغتنامه دهخدا
دره چپی . [ دَرْ رَ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیجوند بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام . واقع در 29هزارگزی جنوب چرداول با 200 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دره چپی
لغتنامه دهخدا
دره چپی . [ دَرْ رَ چ َ ] (اِخ ) نام تیره ای از ایل بیرانوند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 67).
-
چپ چپی
لغتنامه دهخدا
چپ چپی . [ چ َ چ َ ] (اِ مرکب ) شفت . یکی از سه گونه آل که در جنگل های ارسباران است . درخت راهن . درخت سرخک .درخت طاقدانه . درخت قرانیا. درخت حب الشوم . شجرالقراصیة. || میوه ٔ درخت چپچپی . راهن . سرخک . طاقدانه . قرانیا. حب الشوم . قراصیه . رجوع به ش...
-
حزب دست چپی
دیکشنری فارسی به عربی
الحزب اليساري
-
واژههای همآوا
-
چِپیْ
لهجه و گویش گنابادی
chepi در گویش گنابادی یعنی آبکش ، صافی
-
جستوجو در متن
-
leftwinger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جناح چپی
-
الحزب اليساري
دیکشنری عربی به فارسی
حزب دست چپي , چپگرايان