کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چپچاپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چپچاپ
معنی
(چَ) (اِصت .) = چپچپ : صدای بوسه ، آواز بوسیدن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چپچاپ
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (اِصت .) = چپچپ : صدای بوسه ، آواز بوسیدن .
-
چپچاپ
لغتنامه دهخدا
چپچاپ . [ چ َ ] (اِ صوت ) صدا و آواز بوسه را گویند. (برهان ). آواز بوسه ٔ پی درپی است . (انجمن آرا) (آنندراج ). آواز بوسه بود. (جهانگیری ). صدا و آواز بوسه . (ناظم الاطباء). چپ چپ :غلغل قرابه و چپچاپ بوس جزبز قلیه فش شلواربند.سعدی .
-
جستوجو در متن
-
خبخب
لغتنامه دهخدا
خبخب . [ خ َ خ َ ] (اِ صوت ) آواز بوسه .(از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). چپچاپ : سودای پیرمرد حریص و زن جوان تا روز بوسه های جوانانه خبخب است .(ازآنندراج ).
-
فش
لغتنامه دهخدا
فش . [ ف َ ] (ص ) پریشان . || (اِ) کاکل اسب را نیز گویند. (برهان ). کاکل اسب . یال . (فرهنگ فارسی معین ) : پشوتن همی رفت پیش سپاه بریده فش و یال اسب سیاه . فردوسی .گرفتش فش و یال اسب سیاه ز خون لعل شد خاک آوردگاه . فردوسی .همی تیغ، سهراب را برکشیدفش ...