کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چِش بادومی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لب چش
لغتنامه دهخدا
لب چش . [ ل َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) چاشنی که برای دریافت مزه ٔ چیزی کنند. (غیاث ). نمک چشه : تا مست بوسه روز جزا افتمت بپاخواهم به لب چشی بنوازی شراب را. ظهوری .بلاست چشمک ساقی و لب چش ساغرحذر که آفت رندان پارسا اینجاست . ظهوری .- لب چش کردن ؛ از چ...
-
مزه چش
لغتنامه دهخدا
مزه چش . [ م َ زَ / زِ چ َ / چ ِ ] (نف مرکب ) چاشنی گیر. که مزه ٔ غذا را چشد. چشنده ٔ طعم غذا : در جهان هر که شمس دین لقبندشاه ایشان توئی به حضرت کش ...سائلان چاشنی چش لقبندمزه پرسند هرکس از مزه چش .سوزنی .
-
چش پش
لغتنامه دهخدا
چش پش . [ چ ِ پ ِ ] (اِخ ) نام پسر هخامنش که هخامنش سر سلسله ٔ دودمان هخامنشی بوده است . داریوش شاه گوید: پدر من ویشتاسپ است ، پدر ویشتاسپ ارشام ، پدر ارشام آریارَمن َ، پدر آریارمن چش پش ، پدر چش پش هخامنش .(بند 2 کتیبه ٔ کوچک داریوش در بیستون ، از ت...
-
چاشنی چش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] čāšničeš = چاشنیگیر
-
چِشْ تَنگ
لهجه و گویش گنابادی
chesh tang در گویش گنابادی یعنی خسیس ، گدا ، مال دوست ، ثروت اندوز
-
چِشْ رُوْشِنیْ
لهجه و گویش گنابادی
cheshrousheni در گویش گنابادی یعنی خبر خوش ، بشرت ، مژده
-
هُش، چُش
لهجه و گویش تهرانی
صدای ایستاندن چارپایان
-
جلوی چش
لهجه و گویش تهرانی
مقابل
-
چِش ازرقی
لهجه و گویش تهرانی
چشم آبی ،شوم چشم
-
چش بلبلی
لهجه و گویش تهرانی
نوعی لوبیا که شبیه چشم بلبل است (صورتی و خال سیاه)
-
چِش پاک
لهجه و گویش تهرانی
پرهیزکار
-
چش تنگ
لهجه و گویش تهرانی
خسیس و تنگ نظر،بخیل
-
چِش چرون
لهجه و گویش تهرانی
هیز
-
چِش چرونی
لهجه و گویش تهرانی
هیزی
-
چش خوردن
لهجه و گویش تهرانی
چشم خوردن، چشم زخم دیدن