کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چُلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چُلم
لهجه و گویش تهرانی
آب بینی
-
واژههای مشابه
-
چلم
فرهنگ فارسی معین
(چَ لَ) 1 - همیشک . 2 - توت فرنگی .
-
چلم
فرهنگ فارسی معین
(چَ لَ یا چِ لِ) (اِ.) = چلیم : 1 - سر قلیان گلی که تنباکو در آن گذاشته آتش بر آن نهند؛ حقة قلیان . 2 - (در افغانستان ) قلیان . 3 - نوعی از مخدرات از قبیل بنگ و چرس .
-
چلم
لغتنامه دهخدا
چلم . [ چ َ ل َ ] (اِ) به لغت اهالی مازندران ، چگلگ و توت فرنگی . (ناظم الاطباء).
-
چلم
لغتنامه دهخدا
چلم . [ چ َ ل َ ] (اِ)در گرگان ؛ به «همیشک » که درختچه ای است کوچک و در همه ٔ نقاط جنگلهای شمال موجود است ، گویند. در تلفظ گرگانیان درختی است که نام علمی آن «داناراسمزا» می باشد. و رجوع به همیشک شود.
-
چلم
لغتنامه دهخدا
چلم . [ چ َ ل َ / چ ِ ل ِ ] (اِ) چیزی که تنباکو در آن گذاشته آتش بر آن نهند. (آنندراج ). مأخوذ از هندی ؛ به معنی سر غلیان گلی . (از ناظم الاطباء). مرادف چلیم و سر قلیان (مجموعه ٔ مترادفات ص 119). حقه ٔ قلیان :باقر، چلمی چو نافه ٔ آهو کوچون فاخته تا ...
-
چلم
لغتنامه دهخدا
چلم . [ چ ِ ل ُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) چهلم و چیزی که در مرتبه ٔ چهل واقع شده باشد. (ناظم الاطباء).
-
چلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] čalam =توتفرنگی
-
چلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [هندی] [قدیمی] čalam, čelem =چلیم
-
چُلْمْ
لهجه و گویش بختیاری
olm مدفوع بلغمىمانند انسان (هنگامسرماخوردگى).
-
چلم
واژهنامه آزاد
(اراکی) چُلم، خلط بینی.
-
چِلْمُ چُوو
لهجه و گویش بختیاری
čelm-o čow شایعه، سخن بىپایه و اساس.
-
چُلْمُ خین
لهجه و گویش بختیاری
čolm-o xin مدفوع بلغمىمانند همراه با خون.
-
چُلم، چُلمَن
لهجه و گویش تهرانی
کثیف، ،جُلُمبُر،بی دست و پا،هالو