کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چُس و فِس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چُس و فِس
فرهنگ گنجواژه
خرده بساط.
-
واژههای مشابه
-
چس
فرهنگ فارسی معین
(چُ) (اِ.) بادی که از مقعد خارج می شود.
-
چس
لغتنامه دهخدا
چس . [ چ ُ ] (اِ) گوز بی صدا باشد. (آنندراج ) (غیاث ). بادی که از مقعد انسان یا حیوان بی صدا برآید. (فرهنگ نظام ). باد بدبویی که بیصدا از سوراخ مقعد خارج شود. فسوه . تِس . رجوع بفسوه شود. || بادی که بیصدا از فضائی رها شود. (ناظم الاطباء).
-
چس
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čos طاری: čos طامه ای: čos / dulax طرقی: čos / dulax کشه ای: čos نطنزی: čos
-
چس نفس
فرهنگ فارسی معین
(چُ. نَ فَ) (ص مر.) بی حال ، بی نیرو.
-
چس خور
فرهنگ فارسی معین
(چُ. خُ) (ص .) بخیل ، خسیس .
-
چس فیل
فرهنگ فارسی معین
(چُ س ) (اِمر.) دانة ذرت بو داده شده .
-
چپ چس
لغتنامه دهخدا
چپ چس . [ چ َ چ ُ ] (ص مرکب ) لفظی است تحقیر را. اصطلاح عامیانه ای در مورد تحقیر وتمسخر مخاطب . اصطلاح تحقیر که بیشتر مازندرانیان را گویند: چپ چس مازندران .
-
چس فیل
دیکشنری فارسی به عربی
ذرة صفراء
-
چُسِ گرگ
لهجه و گویش بختیاری
čos-e gorg طاسِ لغزنده، چالههاى قیف مانندى کهنوعى حشره براى به دام انداختن شکارمىسازد.
-
چس غریبان
لهجه و گویش تهرانی
نماد سستی:به()بند است
-
چس نفس
لهجه و گویش تهرانی
پرحرف، روده دراز را گویند.
-
چس افاده ای
لهجه و گویش تهرانی
متکبر