کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چولاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چولاه
لغتنامه دهخدا
چولاه . (اِ) نساج و حائک و جولاه . (ناظم الاطباء). || عنکبوت . (ناظم الاطباء). بمناسبت شباهت در تنیدن تار. تار تنه . تار تنگ . ظاهراً تلفظی یا صورتی از جولاه است . در سایر فرهنگها دیده نشد.
-
جستوجو در متن
-
نساج
لغتنامه دهخدا
نساج . [ن َس ْ سا ] (ع ص ) جولاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بافنده . چولاه . (از ناظم الاطباء). بافنده ٔجامه . (غیاث اللغات ). جولاهه . (مهذب الاسماء). جامه باف . جولا. حائک . گوفشانه . پای باف . بافکار : عنکبوت آمد آنگاه چو نساجی سر...