کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چوبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
woodenweary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوبی چوبی
-
woodiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشایی، خاصیت چوبی، بافت چوبی، وفوردرخت
-
noggin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بغل کردن، سرانسان، سر، سطل چوبی، لیوان چوبی
-
noggins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناگنز، سرانسان، سر، سطل چوبی، لیوان چوبی
-
تی
واژهنامه آزاد
(تالشی) تیر چوبی که در سقف خانه های چوبی استفاده می شود.
-
woodenness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوبی
-
woodenly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوبی
-
logwork
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوبی
-
شوبین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) [معرب، مٲخوذ از فارسی: چوبین] [قدیمی] šubin = چوبی
-
woodenest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوبی ترین
-
چُویى
لهجه و گویش بختیاری
čui چوبى.
-
چوقی
لهجه و گویش تهرانی
چوبی
-
پانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) ( اِ.) 1 - چوبی که برای شکافتن چوب دیگر لای آن می گذارند. 2 - چوبی که پشت در بیندازند. 3 - چوبی که داخل قالب کفش می گذارند. 4 - چوبی که زیر ستون قرار می دهند.
-
بلونک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بلونه، بلوندک، بکونک› [قدیمی] balunak شمشیر چوبی.
-
چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← بافت چوبی