کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چوبدستی چوبدستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چودست
لهجه و گویش تهرانی
چوبدستی
-
عصا
واژگان مترادف و متضاد
چوبدستی، خیزران
-
منتشا
واژگان مترادف و متضاد
عصای قلندر، چوبدستی درویشان
-
بازه
فرهنگ فارسی معین
(زَ) ( اِ.) چوبدستی .
-
دستوار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) چوبدستی ، عصا.
-
منسة
لغتنامه دهخدا
منسة. [ م ِن َس ْ س َ ] (ع اِ) چوبدستی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).عصا و چوبدستی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
غباز
فرهنگ فارسی معین
(غُ) (اِ.) چوبدستی شبانان و قلندران .
-
چماق
واژگان مترادف و متضاد
چوبدست، چوبدستی، تاباق، ششپر، عمود، گرز
-
عمود
واژگان مترادف و متضاد
۱. چماق، چوبدستی، گرز ۲. تیرک، ستون
-
وسه
فرهنگ فارسی معین
(وِ سِّ) (اِ.) 1 - چوبدستی . 2 - (کن .) آلت مرد، نره .
-
جواز
فرهنگ فارسی معین
(جَ) (اِ.) = گواز: چوبدستی که با آن گاو و خر را رانند.
-
باهو
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - چوبدستی کلفت که شبانان و شتربانان بر دست گیرند. 2 - بازو.
-
چماق
فرهنگ فارسی معین
(چُ) [ تر. ] 1 - گرز آهنی شش پر. 2 - چوبدستی که نوک آن گره داشته باشد.
-
باطون
لغتنامه دهخدا
باطون . (فرانسوی ، اِ)باتون . چوب قانون . باتوم (در تداول عامه ). چوبدستی صاحب منصبان نظامی و پاسبانان . در اصطلاح امروز چوبدستی پاسبانان و مأموران انتظامی شهربانی و آن معمولا حدود نیم گز طول دارد و غالباً از لاستیک درست شود.
-
چوبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. چوبدستی ۲. چوبک، اشنان ۳. خدنگ ۴. تازیانه ۵. زخمه