کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهل چشمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهل چشمه
لغتنامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) ازدهات دیلارستاق از آبادیهای دره ٔ لار به لاریجان است . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 154).
-
چهل چشمه
لغتنامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) در تویسرکان چشمه ساری است که در دامنه ٔ کوه کوبره و بالای کشانی واقع است . از این چشمه ها آب سرازیر میشود و رود بسیار عظیمی تشکیل میدهد که از زیر آبادی کشانی جاری میشود و اراضی این آبادی را مشروب میکند و از آنجا ...
-
چهل چشمه
لغتنامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) کوهی است در مغرب کردستان به ارتفاع 4000متر. (یادداشت مؤلف ).
-
چهل چشمه
لغتنامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) اسم یکی از قرای حومه ٔ شیراز است . (مرآت البلدان ج 4 ص 303).
-
چهل چشمه
لغتنامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان . در 12 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت واقع است ، 50 تن سکنه دارد. محصولش غلات و ابریشم ، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
چهل چشمه
لغتنامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چنارود بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن . در 45هزارگزی جنوب خاور آخوره و 6هزار گزی راه کوهرنگ واقع است ، 447 تن سکنه دارد. از رودخانه و چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی کشاورزی است . (از فرهن...
-
چهل چشمه
لغتنامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َم َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . در 64هزارگزی خاور فهلیان و خاور کوه طویله واقع است ، 191 تن سکنه دارد، از چشمه آبیاری میشود محصولش غلات و حبوبات و شغل اهالی کشاورزی و قالی بافی است . (ا...
-
واژههای مشابه
-
چهل ستون
فرهنگ فارسی معین
(چِ هِ. سُ) (ص مر.) 1 - عمارتی که چهل ستون داشته باشد. 2 - بنایی که دارای ستون ها بسیار باشد.
-
چهل بره
لغتنامه دهخدا
چهل بره . [ چ ِ هَِ ب َرْ رَ ] (اِخ ) نام شاخه ای که از جانب راست به رودخانه ٔ لار می پیوندد.(ترجمه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 67).
-
چهل پخت
لغتنامه دهخدا
چهل پخت . [ ] (اِخ ) (کوه ...) نام کوهی بنواحی شمال شرقی در مغرب جاجرم است .
-
چهل پری
لغتنامه دهخدا
چهل پری . [ چ ِ هَِ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. در 56 هزارگزی شمال باختری مشهد در جنوب کشف رود واقع است . جلگه و معتدل است و 139 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود محصولش غلات ، چغندر و بنشن و شغل اهالی زراعت است . (...
-
چهل جریبی
لغتنامه دهخدا
چهل جریبی . [ چ ِ هَِ ج َ ] (اِخ ) نام زمینی به کاشان که امروز جای ورزش است . ساختمانهای آن بوسیله ٔ انجمن تربیت بدنی کاشان از اعانه های عمومی تأمین شده است . (تاریخ اجتماعی کاشان ص 326).
-
چهل چراغ
لغتنامه دهخدا
چهل چراغ . [ چ ِ هَِ چ ِ ] (اِ مرکب ) چراغ واره . رجوع به چلچراغ شود.
-
چهل دختران
لغتنامه دهخدا
چهل دختران . [ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام مقبره ای به شهر قزوین . در طرف شرقی آغاز خیابان سپه قزوین از شمال اول دونبشی که روبروی دبیرستان شاپوراست (مدرسه ٔ امید سابق ) اکنون دکانی ساخته اند که درآنجا آجرهای سیمانی تهیه میکنند. تا چهل سال پیش آنجا زی...