کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهل جای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهل جای
لغتنامه دهخدا
چهل جای . [ چ ِ هَِ ] (اِخ ) نام نهری در حاجی لر است که از کوه نیلی سرچشمه میگیرد و بنامهای پسرک و چهل گیسو نیز نامیده میشود. این نهر یکی از سه نهری است که خرمارود را تشکیل میدهند. خرمارود در نزدیکی خرابه های شهر قدیم گرگان به گرگان رود می پیوندد. (ت...
-
واژههای مشابه
-
چهل ستون
فرهنگ فارسی معین
(چِ هِ. سُ) (ص مر.) 1 - عمارتی که چهل ستون داشته باشد. 2 - بنایی که دارای ستون ها بسیار باشد.
-
چهل بازه
لغتنامه دهخدا
چهل بازه . [ چ ِ هَِ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دوغائی بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . در 53هزارگزی جنوب خاوری قوچان سر راه مالرو عمومی شغل آباد به برگیش . کوهستانی و معتدل است ، 96 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود محصولش غلات است . (از فرهنگ جغرافیا...
-
چهل بره
لغتنامه دهخدا
چهل بره . [ چ ِ هَِ ب َرْ رَ ] (اِخ ) نام شاخه ای که از جانب راست به رودخانه ٔ لار می پیوندد.(ترجمه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 67).
-
چهل پخت
لغتنامه دهخدا
چهل پخت . [ ] (اِخ ) (کوه ...) نام کوهی بنواحی شمال شرقی در مغرب جاجرم است .
-
چهل پری
لغتنامه دهخدا
چهل پری . [ چ ِ هَِ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. در 56 هزارگزی شمال باختری مشهد در جنوب کشف رود واقع است . جلگه و معتدل است و 139 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود محصولش غلات ، چغندر و بنشن و شغل اهالی زراعت است . (...
-
چهل چراغ
لغتنامه دهخدا
چهل چراغ . [ چ ِ هَِ چ ِ ] (اِ مرکب ) چراغ واره . رجوع به چلچراغ شود.
-
چهل دختران
لغتنامه دهخدا
چهل دختران . [ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام مقبره ای به شهر قزوین . در طرف شرقی آغاز خیابان سپه قزوین از شمال اول دونبشی که روبروی دبیرستان شاپوراست (مدرسه ٔ امید سابق ) اکنون دکانی ساخته اند که درآنجا آجرهای سیمانی تهیه میکنند. تا چهل سال پیش آنجا زی...
-
چهل درم
لغتنامه دهخدا
چهل درم . [ چ ِ هَِ دِ رَ ] (اِ مرکب ) نام وزنه ای است . (ناظم الاطباء). اوقیه . (یادداشت مؤلف ).
-
چهل سر
لغتنامه دهخدا
چهل سر. [ چ ِ هَِ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد محولات شهرستان تربت حیدریه . در 12هزارگزی شمال خاوری فیض آباد واقع است ، 266 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و پنبه و ابریشم است . شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است...
-
چهل شنبه
لغتنامه دهخدا
چهل شنبه . [چ ِ هَِ شَم ْ ب َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز. در 15هزارگزی جنوب قلعه زراس کنار راه مالرو آب زالو به گدارلندر واقع است . از چاه و قنات آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
چهل گ__زی
لغتنامه دهخدا
چهل گ__زی . [ چ ِ هَِ گ َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه . در 24هزارگزی جنوب خاوری نوبران و 3هزارگزی راه عمومی واقع است . جلگه و معتدل است . 40 تن سکنه دارد. از چشمه سار و رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات ، بادام و گرد...
-
چهل گ__زی
لغتنامه دهخدا
چهل گ__زی . [ چ ِ هَِ گ َ ] (اِخ ) مرتعی است از دهستان حومه ٔ بخش کرند شهرستان شاه آباد. در 16هزارگزی کرند و ده هزارگزی جنوب باختری طلسم واقع است .تابستان عده ای در حدود 120 نفر از گله داران کرندی به این محل می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
چهل گز
لغتنامه دهخدا
چهل گز. [ چ ِ هَِ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیجویجین بخش مرکزی شهرستان اردبیل . در 15هزارگزی باختر اردبیل و 12 هزارگزی شوسه ٔ مشکین اردبیل واقع شده . 207 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ قره چای آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی کشاورزی است . (از ...